زمینه: جنبه ای از شناخت اجتماعی که در سالهای اخیر توجه فزایندهای را به خود جلب کرده، تحول نظریه ذهن در کودکان است. این توانایی برای کارکرد اجتماعی مهم است و به کودکان کمک میکند تا روابطشان با دیگران را هماهنگ کنند. این پژوهش با هدف مقایسه تحولی نظریه ذهن در دانشآموزان با و بدون ناتوانی یادگیری و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی (سن، جنسیت، تحصیلات والدین و وضعیت اقتصادی خانواده) انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری آن همه دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری شهر قوچان بودند که در سال تحصیلی 92-1391 به تحصیل اشتغال داشتند. انتخاب نمونه از طریق روش نمونه گیری در دسترس انجام شد و از بین دانش آموزان با ناتوانی یادگیری که در مرکز آموزش وتوانبخشی مشکلات ویژه یادگیری امید قوچان دارای پرونده بودند، 80 نفر انتخاب شدند، همچنین 80 نفر از دانش آموزان عادی نیز که به لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی با گروه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری همگن بودند، انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق آزمون نظریه ذهن (فرم 38 سوالی) و پرسشنامه محقق ساخته انجام شد.
یافته ها: برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس، آزمون تی برای مقایسه میانگین دو گروه مستقل و تحلیل رگرسیون چندمتغیری استفاده شد.
نتیجه گیری: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین نمره های کلی نظریه ذهن و سطوح آن (سطح 1، 2 و 3) در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری تفاوت وجود دارد ( 01/0 >P ). دانش آموزان با ناتوانی یادگیری در مقایسه با دانش آموزان عادی در تکالیف نظریه ذهن عملکرد ضعیفتری دارند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |