زمینه: حضور یک کودک ناتوان، بار مراقبتی زیاد و فشارهای روانی، اجتماعی و مالی بههمراه دارد که میتواند تاثیرات نامطلوبی بر ساختار و عملکرد خانواده داشته باشد و والدین را تحت تنشهای جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی قرار میدهد. برای مطالعه موضوع یادشده، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سازگاری اجتماعی پدران دارای فرزند با و بدون کم توانی ذهنی انجام شد.
روش: این پژوهش علی- مقایسهای روی 87 پدر (40 پدر دارای فرزند کمتوانذهنی و 47 پدر دارای فرزند عادی) که فرزندشان در مدارس ابتدایی شهر مریوان مشغول به تحصیل بودند، مورد مطالعه قرار گرفت. روش نمونهگیری بهشیوه در دسترس انجام شد. از مقیاس سازگاری اجتماعی پیکل و ویسمن (1999) بهعنوان ابزار سنجش استفاده شد.
یافته ها: دادهها با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و دورشتهای نقطهای و آزمون تی مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی پدران دارای فرزند با و بدون کمتوانی ذهنی تفاوت معناداری وجود دارد (0/05>P). از میان ویژگیهای جمعیت شناختی فقط بین مولفه تحصیلات پدر با سازگاری اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد؛ بدینصورت که با افزایش سطح تحصیلات، پدر از نظر اجتماعی سازگاری مطلوبتری دارد.
نتیجه گیری: درمجموع پدران دارای فرزند عادی نسبت به پدران دارای فرزند کم توان ذهنی سازگاری اجتماعی بیشتری دارند؛ میزان تحصیلات پدر میتواند روی سازگاری اجتماعی مطلوب نقش داشته باشد، بنابراین از طریق آگاهسازی پدران به خصوص پدران دارای فرزند کم توان ذهنی میتوان به افزایش سازگاری اجتماعی مطلوب کمک کرد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |