


زمینه: کودکان دارای اختلال طیف اتیسم با مشکلات سازشی بسیاری و در پی آن والدین با مشکلات بهداشت روانی بیشتری مواجهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تنیدگی و سبکهای مقابلهای مادران با رفتار سازشی کودکان با اختلال طیف اتیسم بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه مادران و معلمان کودکان با اختلال طیف اتیسم مشغول به تحصیل در آموزشوپرورش استثنایی و مراکز تحت پوشش بهزیستی در استان گلستان بود. با روش نمونهگیری در دسترس 50 مادر و معلم کودکان با اختلال طیف اتیسم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس رفتار انطباق واینلند(1965)، پرسشنامه سبکهای مقابلهای لازاروس (1988) و مقیاس تنیدگی والدینی بری و جونز(1995) بود. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بین متغیر تنیدگی مادران و رفتار سازشی در کودکان با اختلال طیف اتیسم ارتباط منفی و معنادار وجود دارد، همچنین استفاده از راهبرد مقابلهای مسئلهمدار با رفتار سازشی کودکان با اختلال طیف اتیسم رابطهای مثبت و معنادار دارد، اما بین استفاده از راهبرد مقابلهای مسئلهمدار با تنیدگی مادران رابطه معناداری مشاهده نمیشود، ولی راهبرد مقابلهای هیجانمدار با تنیدگی مادران رابطهای مثبت و معنادار دارد (05/0>P).
نتیجهگیری: رفتارهای سازشی کودکان با اختلال طیف اتیسم ارتباط تنگاتنگی با سلامت روانی والدین دارد، بنابراین نوع برخورد و تنیدگیهای والدین ناشی از مشکلات این کودکان میتواند پیشبینیکننده رفتارهای سازشی کودکان با اختلال طیف اتیسم باشد. در نتیجه توجه به حوزه سلامت روانشناختی والدین این کودکان بسیار مهم است.
| بازنشر اطلاعات | |
|   | این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |