زمینه: شیوهها یا راهبردهایی که فرد در مقابله با موارد تنیدگیزا به کار میبرد، نقشی اساسی در سلامت جسمی و روانی او ایفا میکند. فرآیندهای ارزیابی، مقابله و تلاشهای شناختی- رفتاری افراد در تفسیر و غلبه بر مشکلات زندگی موثر هستند. هدف پژوهش حاضر مقایسه تنیدگی والدگری و مهارت حل مشکل خانواده در دانشآموزان با نیازهای ویژه و عادی بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسهای یا پسرویدادی بود. جامعه آماری این پژوهش، همه دانشآموزانی بود که در مدارس عادی و با نیازهای ویژه شهرستان شهریار مشغول به تحصیل بودند. با توجه به اینکه جامعه مورد پژوهش شامل 4 گروه مادران دانشآموزان عادی، اتیسم، آسیبدیدهشنوایی و کمتوانذهنی با تعداد جامعه آماری متفاوت بود، بهتناسب با روشهای نمونهگیری تصادفی خوشهای، نمونه در دسترس و تصادفی ساده، از هر گروه30 نفر در مجموع 120 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامههای تنیدگی والدگری و مقیاس حل مشکل خانواده استفاده شد. در پایان، دادههای پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه-آنووا مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که در متغیر تنیدگی والدگری بین گروهها به ترتیب مادران کودکان دارای اتیسم، کمتوانذهنی، آسیبدیدهشنوایی و عادی دارای بیشترین میزان تنیدگی والدگری بودند، به این معنا که مادران کودکان دارای اتیسم در مقایسه با مادران دیگر گروهها تنیدگی والدگری بیشتری را تجربه میکنند. تنیدگی واﻟﺪﮔﺮی در ﻣﺎدران دانشآموزان دارای نیازهای ویژه در ﻫﺮ 2 ﻗﻠﻤﺮو واﻟﺪﮔﺮی و ﻗﻠﻤﺮو ﻛﻮدک بهطور ﻣﻌﻨﺎدار ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻣﺎدران ﻛﻮدﻛﺎن عادی است ﻛﻪ اﻳﻦ تنیدگی میتواند ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻛﻮدک، واﻟﺪ ﻳﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
نتیجهگیری: ویژگیهای دانشآموزان با نیازهای ویژه، ﻧﮕﺮاﻧﻲ از ﺗﺪاوم ﺷﺮاﻳﻂ، ﭘﺬﻳﺮش ﻛﻢ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺣﺘﻲ ﺳﺎﻳﺮ اﻋﻀﺎی ﺧﺎﻧﻮاده و ﻧﻴﺰ ﺷﻜﺴﺖ در درﻳﺎﻓﺖ حمایتهای اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ میتواند در ﺑﺮوز اﻳﻦ تنیدگی ﻣوﺛﺮ ﺑﺎﺷﺪ.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |