، Nashriyeh2005@gmail.com
چکیده: (3289 مشاهده)
هرچند، بر چسب «اختلال رفتار» زمانی موجه به نظر میرسد که مشکلات رفتاری آنها تداوم داشته و حقوق اساسی دیگران مورد تجاوز قرار گیرد و یا از اکثر هنجارهای اجتماعی متناسب با سن تخلف میشود و یا اینکه آسیب جدی در عملکرد روزمره در محیط خانه یا مدرسه وجود دارد. اگر چه هیچ تحقیقی به طور مستقیم پایههای عصب شناختی اختلال سلوک را مورد مطالعه قرار نداده است، ولی مدارک کلینیکی فراوانی وجود دارد که نشان میدهد هنگامی که بیش فعالی از طریق نورولوژیکی درمان شود اختلال سلوک کاهش مییابد. با وجود اینکه مطالعات نشان میدهد که میزان تطابق در رفتارهای ضد اجتماعی در دوقلوهای یک تخمکی بیش از دوقلوهای دو تخمکی است و همچنین جرم و بزه در والدین بیولوژیکی میزان احتمال رفتاهای ضد اجتماعی را در کودک افزایش میدهد، ولی عوامل ژنتیکی به تنهایی پاسخگوی بروز اختلال سلوک در کودک نمیباشد. مدارک مستند نشان میدهد که 75 درصد از کودکان با بیش فعالی از خود مشکلات رفتاری نشان میدهند که شامل 50 درصد اختلال سلوک و 21 درصد رفتار ضد اجتماعی میباشد (کلین، منوزا، 1991) درمان شماری از مداخلهها در کاهش رواج و شیوع اختلالهای رفتاری مؤثر میباشد. یافتهها نشان میدهد که تسهیل و رشد توانمندی در کودک به عنوان یک عامل پیشگیری قبل از بروز اختلال رفتار مفید نبوده و بر درمان اولویت دارد (وبستر، استراتون و داهل، 1995).
نوع مطالعه:
مروری |
موضوع مقاله:
اختلالات رفتاري دریافت: 1398/11/22 | پذیرش: 1398/11/26 | انتشار: 1398/11/26 | انتشار الکترونیک: 1398/11/26
ارسال پیام به نویسنده مسئول