۱۷ نتیجه برای کودکان کمتوان ذهنی
محمدعلی قناویزچی،
جلد ۱، شماره ۱۶ - ( ۲-۱۳۸۲ )
چکیده
در فایل منابع موجود می باشد
سرور یکتا خواه،
جلد ۱، شماره ۸۸ - ( ۲-۱۳۸۸ )
چکیده
پژهش حاضر به منظور برآورد منابع و میزان تنیدگی و نحوهی مقابله با آن در مادران داراین دانشآموز کم توان ذهنی،نابینا،ناشنوا و عادی مقطع ابتدایی انجام گرفته است.در این پژوهش نمونهای به حجم ۱۲۰نفر مادران در ۴ گروه کمتوان ذهنی،نابیناو عادی به روش تصادفی و تصادفی خوشهای انتخاب شد. ابزارهای اندازهگیری در این پژوهش عبارت بودند از: ۱.پرسشنامهی رویدادها و تغییرات زندگی(مک کابین- ۱۹۹۱) ۲.پرسشنامهی راههای مقابلهای(لازاروس و فولکمن- ۱۹۹۸). دراین پژوهش از محاسبات آمار توصیفی و استنباطی در تحلیل واریانس یک راهه و آزمون توکی و تحلیل رگرسیون استفاده شده است تا از این راه بتوان به مقایسه میانگین سبکهای مقابله با تنیدگی در چهار گروه مادران کودکان کمتوان ذهنی،نابینا،ناشنوا و عادی پرداخته شود و بتوان برآوردی نیز از منابع تنیدگی این چهار دسته مادر داشته باشیم. نتایج نشان داد میزان تنیدگی در میان مادرانی که دارای کودک استثنایی(کمتوان ذهنی نابیناو ناشنوا) هستند به مراتب بیشتر است و بین ۴ دسته مادران از لحاظ استفاده از سبک مقابلهای جستجوی حمایت اجتماعی، حل مدبرانه مسئله و رویارویگری تفاوت معنادار وجود دارد.بررسی رابطهی تنیدگی و راههای مقابلهای در این پژوهش نشان داد،تنها فشار مالی میتواند استفاده ازسبک مقابلهای دوری جویی و گریز و اجتناب را پیشبینی کند،همچنین فشار درون خانوادگی استفاده از سبک مقابلهای خویشتنداری و گریز و اجتناب،همین طور از دست دادن استفاده از سبک مقابلهای خوشتنداری و جستجوی حمایت اجتماعی و در نهایت فشار بارداری میتواند استفاده از سبک مقابلهای مسئولیتپذیری را پیشبینی کند.با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون هیچ یک از خرده مقیاسهای تنیدگی با استفاده از سبکهای مقابلهای رویارویگری،حل مدبرانه مسئله و باز برآورد مثبت رابطه معناداری ندارد.
شهرام نوری ثمرین،
جلد ۱، شماره ۸۸ - ( ۲-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر،بررسی میزان رضایتمندی۱ والدین کودکان کمتوان ذهنی خفیف از برنامههای مراکز ویژهی پیشدبستانی با توجه به جنسیت و تحصیلات بود.جامعهی آماری این پژوهش کلیهی والدین کودکان کمتوان ذهنی خفیف بالای ۷ سال بود که در مراکز ویژه پیشدبستانی شهر شیراز تحصیل میکردند.به منظور افزایش بعد تعمیمپذیری پژوهش، نظر تمام والدین مورد بررسی قرار گرفت.برای ارزیابی میزان رضایتمندی والدین از پرسشنامهی پژوهشگر ساخته استفاده شد،این پرسشنامه برگرفته از قسمتهایی از پرسشهای مقیاس درجهبندی برنامهی خانواده محور لنزر(۲۰۰۰)ویژهی والدین و مصاحبه با گروهی از والدین میباشد.روایی مقیاس از راه روش تحلیل مواد و تحلیل محتوایی و پایایی مقیاس با استفاده از باز آزمایی و آلفای کرونباخ بررسی شد و براساس ضرایب به دست آمده مشخص شد مقیاس از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است.دادههای جمعآوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و واریانس یک طرفه،آزمون t برای گروههای همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج بیانگر تفاوت معنیدار میان پدران در سطوح مختلف تحصیلی از لحاظ میزان رضایتمندی بود.در مقابل،بین میزان رضایتمندی مادران با توجه به سطح تحصیلات آنان تفاوت معنیداری دیده نشد.همچنین نتایج حاکی از آن بود که از میان چهار مقولهی پرسشنامه(برنامههای آموزشی،اطلاعرسانی، ارتباط کارکنان با والدین و کودک،و خدماترسانی،و امکانات)،والدین از برنامههای آموزشی بالاترین میزان رضایتمندی و از اطلاعرسانی کمترین میزان رضایتمندی را داشتند.افزون بر این،پدران در کلیهی مقولهها رضایتمندی بالاتری را نسبت به مادران ابراز کردند.
سهیلا مقدم،
جلد ۲، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۸۰ )
چکیده
در فایل منابع موجود می باشد
فریده دیبایی،
جلد ۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۰ )
چکیده
در فایل منابع موجود می باشد
عفت قیومی،
جلد ۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۰ )
چکیده
در فایل منابع موجود می باشد
زهرا ارجمندی،
جلد ۳، شماره ۱۲ - ( ۷-۱۳۸۱ )
چکیده
تعاریف و مطالعات متعدد نشان می دهد که افراد عادی دارای برخی مشکلات رفتاری و عدم مهارت مناسب در ایفای نقش های اجتماعی، تعاملات بین فردی و مهارتهای زندگی روزمره هستند، اغلب این مساله، سازش آنها را در مواجه با محیطشان به طور قابل ملاحظه ای کاهش می دهد. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر رفتار سازشی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر صورت گرفت. بدین منظور تعداد ۲۸ دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر دارای سطوح سازشی پایین در خرده مقیاس های مهارتهای زندگی روزمره و مهارت اجتماعی شدن مقیاس واینلند با هوشبهر ۶۳ تا ۶۷ و سنین ۱۱ سال تا ۱۱ سال و ده ماه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش ۱۴ = n و گروه گواه ۱۴ = n تقسیم شدند. در ابتدا هر یک از آزمودنیها با استفاده از فهرست مهارت های اجتماعی و دو خرده مقیاس مهارت های زندگی روزمره و مهارت اجتماعی شدن مقیاس واینلند مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس آموزش مهارت های اجتماعی به مدت ۲/۵ ماه در ۱۵ جلسه آموزشی برای آزمودنی های گروه آزمایش به کار برده شد. در پایان دوره آموزش و ۲ ماه بعد از اتمام آموزش مهارت های اجتماعی به منظور مطالعه پیگیری تمام آزمودنی ها مجددا توسط ابزارهای یاد شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایش پس از خاتمه جلسات آموزشی بهبود معنی داری را در متغیرهای رفتار سازشی، مهارت های زندگی روزمره، مهارت اجتماعی شدن و مهارت های اجتماعی پیدا کرده است. مطالعه پیگیری نشان داد که بهبود های حاصل از آموزش پس از خاتمه آموزش نیز همچنان حفظ شده است. و این در حالی است که گروه گواه در مقایسه با گروه آزمایش، هیچگونه تغییر معنی داری در هیچ یک از متغیرها نداشته است.
فریبا زاهدی،
جلد ۳، شماره ۴۴ - ( ۵-۱۳۸۴ )
چکیده
در فایل منابع موجود می باشد
الهام مستقیم زاده،
جلد ۳، شماره ۴۴ - ( ۵-۱۳۸۴ )
چکیده
در فایل منابع موجود می باشد
آسیه اخواست،
جلد ۳، شماره ۹۱ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
در دههی(۱۹۶۰)بازیهای آموزشی توجه بسیاری از راهبران آموزشی را به خود جلب کردند و آنها ارزش رویکرد آموزشی تجربی در افزایش انگیزه و فهم دانش آموزان در محیط های آموزشی را مورد توجه قرار دادند (لیمن سون،۱۹۹۹؛به نقل از بورن هید،۲۰۰۶). در طی دههی(۱۹۸۰)بیشتر پژوهشگران استفاده از بازیهای آموزشی را در کلاس مورد بررسی و تحلیل قرار دادند.و اظهار داشتند که بازیها در انتقال مفاهیم در محیط های یادگیری قدرتمند هستند و باید عناصر یادگیری مشارکتی از قبیل رقابت،تهییج،کنجکاوی، خلاقیت برای تولید یک محیط یادگیری متفاوت درون یک بازی تجربی جای داده شوند(همان منبع). همهی کودکان بازی را دوست دارند،در این میان کودکان و نوجوانان کمتوان ذهنی عمدتا به دلایل مختلف از جمله احساس گریز از کلاسها و برنامههای درسی و فعالیتهای جدی که معمولا منجر به ارزیابی و نقادی میشود،شیفتگی خاصی نسبت به بازی از خود نشان میدهند و بیشتری توان و انرژی خویش را در حال بازی به نمایش میگذارند.توجه به این ویژگی خاص، استفادهی مطلوب از موقعیتها و فرصتهای خوشایند بازی برای انتقال پیام آموزشی،به صورت مستقیم و غیرمستقیم،به شیوهی کلامی یا غیرکلامی و گسترش کنشهای شناختی،توسعهی مهارتهای حرکتی و تعمیق مسئولیتپذیری اجتماعی،از اهمیت فوق العادهای برخوردار است.ازاینرو شایسته است اولیا و مربیان همواره توجه خاصی نسبت به این امر مهم داشته باشند (افزور،۱۳۷۹).
کاوه مقدم، اشکان ایرانی،
جلد ۳، شماره ۱۰۳ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده
فرایند یادگیری در کودکان کم توان ذهنی دارای اهمیت بسیاری است و باید همواره دارای انعطاف پذیری خاصی باشد.آموزش نقاشی از جمله فعالیت هایی است که میتواند قدرت درک، شناخت و یادگیری را در این گروه از کودکان افزایش دهد. در رابطه با نقاشی و آموزش آن به کودکان کم توان ذهنی، اهداف و راهبردهای آن باید به طور کامل مشخص باشد به گونه ای که معلم ، روانشناس و یا کارشناس توانبخشی بتوانند به راحتی و به سهولت از آنها در امر یادگیری کودکان استفاده کنند.
شهناز نادعلی پور،
جلد ۳، شماره ۱۰۳ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده
روش ریز پدیدایی یا ریز تحولی (میکروژنتیک) روشی است که براساس انبوه مشاهدات و نمونه گیری در طول زمان و تحلیل وسیع داده ها به بررسی تغییرات راهبردها در کودکان دارای ناتوانی می پردازد. این روش اطلاعات زیادی را دربارهی پیشرفت طبیعی شناخت در کودکان آشکار می سازد؛ در واقع در این روش راهبردهای لازم جهت یادگیری بهصورت دقیق ارزیابی و به کودکان طی جلسات آموزشی تعلیم داده می شود تا در نهایت آنها به استفاده از بالاترین سطوح راهبردها از حیث شناختی دست یابند.در این مقاله داده هایی از سه مطالعه مختلف بر روی روش ریزپدیدایی در حیطه حافظه خواندن و ریاضیات بر روی کودکان کم توان و یا آنها که احتمالا دچار درجاتی از کم توانی ذهنی هستند در زمینه ی میزان پیشرفت طبیعیشان ارائه شده است.بررسی ها نشان می دهد که توالی های مشابه و موارد تکرار یکسانی از کشف راهبرد و استفاده در کودکان کم توان ذهنی وجود دارد، دلایلی هست که بر استفاده از این روش برای طراحی روش های آموزشی برای کودکان دارای ناتوانی تاکید می کند.
مصطفی السان،
جلد ۵، شماره ۲۴ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده
توجه به کودک کم توان ذهنی در علم حقوق،بیشتر در حد مقایسه وی با یک کودک عادی میباشد،بهطوری که کودک کم توان ذهنی که به سن بلوغ رسیده نیز همواره با طفل صغیر ممیز مقایسه میشود. این دیدگاه که در قوانیی نیز رسوخ یافته هرچند از لحاظ عدم کمال عقلی افراد مذکور صحیح مینماید،ولی از این لحاظ که نیازهای آموزشی،پرورشی و عاطفی و نیز ویژگیهای جسمی و روحی ایشان،نحوه برخورد خاصی را میطلبد،دارای ایراد اساسی است.زیرا در تدوین،حداقل قوانین ماهوی،به ویژگیهای روانی،شخصیتی و اجتماعی این کودکان توجهی نشده است. حقوق بهعنوان یکی از شاخههای علوم انسانی که همیشه در اختیار جامعه بوده است،باید مشخص نماید کودک کم توان ذهنی به عنوان انسان دارای چه حقوق و یا احیانا وظایفی است.در این مقاله به اختصار به جایگاه کودکان کم توان ذهنی در علم حقوق خواهیم پرداخت و به آنچه باید در قوانین و مقررات برای رشد و بالندگی این کودکان گنجانده شود اشاره خواهیم کرد.
کریم شیرزاد، طیبه شغلی کناری،
جلد ۵، شماره ۸۲ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
توسعهی حرفهای فرآیند پویایی است که افراد را در ارزیابی مستمر،تجزیه و تحلیل و ترکیب اطلاعات پیرامون بازار کار و خود درگیر میکند. اگرچه به علت تفاوتهای فردی و شرایط زندگی دانشآموزان کم توان ذهنی نمیتوان رابطهی معنی داری میان فعالیتهای توسعهی حرفهای و نتائج اشتغال در بزرگسالی برقرار کرد اما پژوهشها حاکی از آن است که اشتغال آینده،عزت نفس،استقلال و امنیت شغلی دانشآموزان کم توان ذهنی بهطور معناداری با اجرای برنامه آموزش شغلی در مدرسه و فعالیتهای حرفهای مرتبط است.این مقاله به تأثیر عملکرد درست عوامل اجرایی و آموزشی مدارس اشاره دارد.امیدواریم این نوشتار تا حدودی نظرها را نسبت به هدفهای مهم مهارتهای حرفهای کودکان کم توان ذهنی تغییر دهد.
هایده بهبودی،
جلد ۶، شماره ۶۰ - ( ۹-۱۳۸۵ )
چکیده
بنابراین نگرانی والدین از آینده کودک با ناتوانی های ویژه به علت اینکه نیاز به احساس امنیت آنان را به مخاطره میاندازد ممکن است آنقدر شدت یابد که مانع از توجه منطقی و اصولی به وضعیت فعلی کودک و نیازهای او شود و یا برادران و خواهران ناتوان به دست فراموشی سپرده شده و روند عادی زندگی تحت تأثیر قرار بگیرد ( سیف نراقی ،۱۳۸۱ ). بنابراین مشاوران و مددکاران میتوانند در زمینههای زیر نقش مؤثری را داشته باشند : ۱- چون کودکی که مورد آزار و سوء استفاده قرار گرفته است نسبت به آینده بی اعتماد و دورنمای آینده برایش تاریک است لذا باید به این کودکان فرصت داد تا احساسات و واکنش هایشان را ابراز کنند تا از احساس تنهایی و جدا بودن از جمع رها شوند.
مهرناز کمیجانی،
جلد ۷، شماره ۳۵ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده
در فایل منابع موجود می باشد
مهدی خانبانی،
جلد ۸، شماره ۳۷ - ( ۱۰-۱۳۸۳ )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی خطاهای تولیدی گفتار (خطاهای حذف، جانشینی وکژگویی) در میان کودکان کمتوان ذهنی آموزش پذیر و مقایسه آن با کودکان عادی انجام گرفته است. هدف این پژوهش بهدست آوردن آمار صحیحی از خطاهای تولیدی گفتار و کمک به برنامه ریزان و گفتار درمان گران بود. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع توصیفی - پیمایشی می باشد که شامل مجموعه روش هایی است که هدف آنها توصیف شرایط یا پدیده های مورد بررسی است. جامعه آماری ما در پژوهش حاضر کلیه کودکان کمتوان ذهنی آموزش پذیر و دانش آموزان عادی دبستانی که در شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودهاند میباشد، که از این تعداد یک صد نفر به صورت تصادفی خوشهای انتخاب و پژوهش برروی آنها انجام گرفت . ابزار پژوهش یک پرسشنامه اطلاعات شخصی دربارهی کودکان و دیگری استفاده از چهار داستان مصور برای بهدست آوردن اطلاعات صحیح درباره چگونگی تولید آواهای گفتاری می باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که میزان بروز خطاهای کیفی گفتاری در نزد کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر به طور معنی داری بالاتر از خطاهای جانشینی و خطاهای حذف می باشد همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر در تولید آوا دچار مشکل هستند. همین نتایج نشان میدهد میانگین بیان تعداد کل کلمهها و میانگین نسبت انواع کلمهها به تعداد کل کلمهها در دو گروه کودکان عادی و کم توان ذهنی تفاوت معنا داری نشان میدهد.