جستجو در مقالات منتشر شده


۱۳۴ نتیجه برای ذهنی

محمدعلی قناویزچی،
جلد ۱، شماره ۱۶ - ( ۲-۱۳۸۲ )
چکیده

در فایل منابع موجود می باشد
 
فریده نوری،
جلد ۱، شماره ۲۶ - ( ۲-۱۳۸۳ )
چکیده

در فایل منابع موجود می باشد
 
شهناز شیبانی،
جلد ۱، شماره ۶۴ - ( ۲-۱۳۸۶ )
چکیده

بحث مطالعات گذشته میزان فراوانی نشانگان x شکننده( fxs )در جوامع مختلف را ۰/۸- ۰/۴ در هزار برای مردان و ۰/۶-۰/۲ در هزار برای زنان تعیین کرده‌اند که این مطالعات بر پایه تشخیص‌های سیتوژنتیکی انجام شده است‌ (روما و بابو،۱۹۹۵؛ویریس‌،ویگرسی‌، گراف‌،۱۹۹۳؛ترنر،رابینسون،لنیک و اسمیت،۱۹۸۶). همچنین مطالعات گسترده‌ای در مورد تعیین فراوانی fxs در جامعه عقب‌ماندگان‌ ذهنی انجام شده که نتایج متفاوتی را به همراه‌ داشته است. در مطالعه‌ای که توسط جاکوبس‌ روی‌ سه جامعه اصلی عقب‌مانده‌ذهنی(افرادی که‌ به‌عنوان عقب‌مانده‌ذهنی در خانواده نگهداری‌ می‌شوند،افراد عقب‌مانده‌ذهنی که در مراکز خاص نگهداری می‌شوند و افرادی که در مدارس استثنایی در حال تحصیل هستند) انجام گرفت و میزان فراوانی fxs در جوامع‌ ذکر شده(تمامی گروه‌های عقب‌مانده‌ذهنی) را ۱/۹ درصد در مردان و ۰/۳ درصد در زنان‌ تعیین نمود(جاکوبس و آبروز،۱۹۸۶). یافته‌های پژوهش نتایج حاکی است که ۷/۷ درصد افراد مورد مطالعه که تماما دارای بهره‌هوشی بین‌ ۵۵ تا ۷۵ بوده و در مدرسه استثنایی زهره‌ شمسایی رفسنجان مشغول تحصیل بودند مبتلا به fxs هستند.
حمیده طباطبایی،
جلد ۱، شماره ۶۴ - ( ۲-۱۳۸۶ )
چکیده

مطالعات انستیتو فرانس پاستور حاکی از این است که اختلال‌های در خودماندگی‌ ناشی از تغییرات جزیی در ژن‌هایی که ساختار مغز را کنترل می‌کنند. اختلال در خودماندگی و بیماری‌های مرتبط با آن، که اختلال‌های طیف اتیسم شناخته شده،در زمره‌ی‌ بیشترین مشکلات ژنتیکی روان‌شناختی و عصب‌شناختی است. پژوهشگران انستیتو پاستور پارس‌ ،دکتر توماس برگران و همکاران او ژن شانک ۳ را در بیش از ۲۰۰ فرد با اختلالات طیف اتیسم با دقت بسیار مورد ارزیابی قرار دادند. او مبتلا به سندروم آسپرگر-یکی‌ از خفیف‌ترین اختلالات طیف اتیسم-بود ولی گفتار سلیس داشت. برگران و همکاران او به این نتیجه رسیدند که افراد مهارت‌های گفتار،زبان و اجتماعی را به نحو مناسبی‌ پرورش می‌دهند فقط وقتی که دقیقا مقدار درستی از این ژن و سایر ژن‌های مرتبط با اتیسم را داشته باشند.
سرور یکتا خواه،
جلد ۱، شماره ۸۸ - ( ۲-۱۳۸۸ )
چکیده

پژهش حاضر به منظور برآورد منابع و میزان تنیدگی‌ و نحوه‌ی مقابله با آن در مادران داراین دانش‌آموز کم‌ توان ذهنی،نابینا،ناشنوا و عادی مقطع ابتدایی انجام‌ گرفته است.در این پژوهش نمونه‌ای به حجم ۱۲۰نفر مادران در ۴ گروه کم‌توان ذهنی،نابیناو عادی‌ به روش تصادفی و تصادفی خوشه‌ای انتخاب شد. ابزارهای اندازه‌گیری در این پژوهش عبارت بودند از: ۱.پرسشنامه‌ی رویدادها و تغییرات زندگی(مک کابین- ۱۹۹۱) ۲.پرسشنامه‌ی راه‌های مقابله‌ای(لازاروس و فولکمن- ۱۹۹۸). دراین پژوهش از محاسبات آمار توصیفی و استنباطی‌ در تحلیل واریانس یک راهه و آزمون توکی و تحلیل‌ رگرسیون استفاده شده است تا از این راه بتوان به مقایسه‌ میانگین سبک‌های مقابله با تنیدگی در چهار گروه‌ مادران کودکان کم‌توان ذهنی،نابینا،ناشنوا و عادی‌ پرداخته شود و بتوان برآوردی نیز از منابع تنیدگی این‌ چهار دسته مادر داشته باشیم. نتایج نشان داد میزان تنیدگی در میان مادرانی که‌ دارای کودک استثنایی(کم‌توان ذهنی‌ نابیناو ناشنوا) هستند به مراتب بیشتر است و بین ۴ دسته مادران از لحاظ استفاده از سبک مقابله‌ای جستجوی حمایت اجتماعی، حل مدبرانه مسئله و رویاروی‌گری تفاوت معنادار وجود دارد.بررسی رابطه‌ی تنیدگی و راه‌های مقابله‌ای‌ در این پژوهش نشان داد،تنها فشار مالی می‌تواند استفاده‌ ازسبک مقابله‌ای دوری جویی و گریز و اجتناب را پیش‌بینی کند،همچنین فشار درون خانوادگی استفاده‌ از سبک مقابله‌ای خویشتنداری و گریز و اجتناب،همین‌ طور از دست دادن استفاده از سبک مقابله‌ای‌ خوشتنداری و جستجوی حمایت اجتماعی و در نهایت‌ فشار بارداری می‌تواند استفاده از سبک مقابله‌ای‌ مسئولیت‌پذیری را پیش‌بینی کند.با توجه به نتایج به‌ دست آمده از تحلیل رگرسیون هیچ یک از خرده‌ مقیاس‌های تنیدگی با استفاده از سبک‌های مقابله‌ای‌ رویارویگری،حل مدبرانه مسئله و باز برآورد مثبت‌ رابطه معناداری ندارد.
شهرام نوری ثمرین،
جلد ۱، شماره ۸۸ - ( ۲-۱۳۸۸ )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر،بررسی میزان رضایتمندی‌۱ والدین کودکان کم‌توان ذهنی خفیف از برنامه‌های‌ مراکز ویژه‌ی پیش‌دبستانی با توجه به جنسیت و تحصیلات بود.جامعه‌ی آماری این پژوهش کلیه‌ی‌ والدین کودکان کم‌توان ذهنی خفیف بالای ۷ سال بود که در مراکز ویژه پیش‌دبستانی شهر شیراز تحصیل‌ می‌کردند.به منظور افزایش بعد تعمیم‌پذیری پژوهش، نظر تمام والدین مورد بررسی قرار گرفت.برای ارزیابی‌ میزان رضایتمندی والدین از پرسشنامه‌ی پژوهشگر ساخته استفاده شد،این پرسشنامه برگرفته از قسمت‌هایی‌ از پرسش‌های مقیاس درجه‌بندی برنامه‌ی خانواده محور لنزر(۲۰۰۰)ویژه‌ی والدین و مصاحبه با گروهی از والدین می‌باشد.روایی مقیاس از راه روش تحلیل مواد و تحلیل محتوایی و پایایی مقیاس با استفاده از باز آزمایی و آلفای کرونباخ بررسی شد و براساس ضرایب‌ به دست آمده مشخص شد مقیاس از روایی و پایایی‌ مطلوبی برخوردار است.داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از روش‌های آمار توصیفی و واریانس یک‌ طرفه،آزمون‌ t برای گروه‌های همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج بیانگر تفاوت معنی‌دار میان‌ پدران در سطوح مختلف تحصیلی از لحاظ میزان‌ رضایتمندی بود.در مقابل،بین میزان رضایتمندی مادران‌ با توجه به سطح تحصیلات آنان تفاوت معنی‌داری دیده‌ نشد.همچنین نتایج حاکی از آن بود که از میان چهار مقوله‌ی پرسشنامه(برنامه‌های آموزشی،اطلاع‌رسانی، ارتباط کارکنان با والدین و کودک،و خدمات‌رسانی،و امکانات)،والدین از برنامه‌های آموزشی بالاترین میزان‌ رضایتمندی و از اطلاع‌رسانی کمترین میزان‌ رضایتمندی را داشتند.افزون بر این،پدران در کلیه‌ی‌ مقوله‌ها رضایتمندی بالاتری را نسبت به مادران ابراز کردند.
رسول اسمعیلی، فریبا حسنی،
جلد ۱، شماره ۱۰۹ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی می باشد . بدین منظور ۳۸ دانش آموز کم توان ذهنی پایه پنجم از بین مدارس استثنایی شهر تبریز به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفت . قبل از شروع برنامه مداخله ای به روش یادگیری مشارکتی ، آزمون پیشرفت تحصیلی از نوع محقق ساخته برای هر دو گروه به عنوان پیش آزمون اجرا شد . سپس برنامه تهیه شده در ۱۰ جلسه ۴۵ دقیقه ای به گروه آزمایش با استفاده از روش یادگیری مشارکتی و به گروه کنترل با استفاده از روش سنتی تدریس گردید . پس از پایان آموزش‌ها، آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته مجدداً برای هر دو گروه به عنوان پس آزمون اجرا گردید . داده ها با استفاده از آزمون آماری کواریانس مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت . نتایج نشان می دهد که یادگیری مشارکتی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی موثر بوده است.
مهرناز کمیجانی،
جلد ۱، شماره ۱۰۹ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

دلبستگی به ارتباط عمیق و پایداری گفته می شود که بین یک کودک و مراقبش در سال اول زندگی برقرار می شود، این مسأله به طور عمیقی تمام جنبه های زندگی فرد از قبیل ذهن، جسم، هیجانات، ارتباطات و ارزش هـای فرد را تحت تأثیـر قرار می دهد. مطالعات مرتبط در این زمینه نشان می دهد که این مقوله نه تنها ، دوره کودکی بلکه کل گستره زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع و چالش های پیش رو در این زمینه، این مقاله بر آن است که با مروری بر پژوهش های انجام شده در زمینه دلبستگی کودکان کم توان ذهنی، آسیب های احتمالی را شناسایی کرد و نظر خانواده ها به ویژه مادران کودکان کم توان ذهنی را به این مهم جلب نماید .
سمانه مشفقی،
جلد ۱، شماره ۱۰۹ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

کنار آمدن با فشارهای زندگی و کسب مهارت‌های فردی و اجتماعی، همواره بخشی از واقعیات زندگی انسان بوده و در ادوار متفاوت در زندگی به اشکال گوناگون تجلی یافته است. تعارضات در دوران کودکی جلوه چندانی ندارد اما با افزایش سن و هنگام مواجهه با دشواری‌های ویژه سنین نوجوانی و جوانی، کشمکش‌های درونی و محیطی تظاهر بیشتری پیدا می‌کنند. بنابراین اگر افراد از سنین کودکی در انجام مهارت‌های زندگی روزانه فردی و مسئولیت‌پذیری‌های اجتماعی تبحر یابند، بدون تردید در مواجهه با موقعیت‌های فشارزا، عملکرد مناسبی خواهند داشت. بنابراین، آگاهی و شناخت دست‌اندرکاران آموزشی، والدین و مربیان در رابطه با چگونگی رفتارهای انطباقی کودکان و همچنین بکارگیری روش‌های متفاوت در رویارویی با مسائل و موقعیت‌ها، می‌تواند در برخورد با آنها و شکل‌گیری رفتارهای انطباقی مؤثر بوده و جنبه‌های مختلف زندگی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. در نتیجه ارزیابی و مداخلات زودهنگام تأثیر بسزایی بر رشد رفتارهای انطباقی کودکان از سنین پایین دارد. این آگاهی می‌تواند کمک بزرگی در جهت برنامه‌ریزی و طراحی الگوهای آموزشی برای این کودکان در زمینه مهارت‌های انطباقی و حل مسئله باشد.
الهه ولایتی،
جلد ۱، شماره ۱۰۹ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

کم توانی ذهنی، اصطلاحی است که در خصوص دانش‌آموزانی به‌کار می‌رود که محدودیت‌های اساسی در عملکرد ذهنی و مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی دارند. این محدودیت‌ها منجر به این می‌شود که دانش‌آموز کم‌توان ذهنی مطالب درسی را دیر یاد بگیرد. از این رو، مدارس این‌گونه دانش‌آموزان با مشکلاتی از قبیل مشکلات یادگیری مواجه هستند. همچنین، این دانش‌آموزان معمولاً با کمبود انگیزه، شناخته شده اند و جلب توجه آنها توسط معلمان به مطالب آموزشی، امری دشوار است. دانش‌آموزان کم توان ذهنی به نسبت سایر دانش‌آموزان عادی، برای دریافت خدمات و برنامه‌های آموزشی پیشرفته از اولویت بیشتری برخوردارند. دانش‌آموزان کم توان ذهنی، تنها در صورتی یاد می گیرند و به موفقیت نائل می‌شوند که برای آموزش آنها از روش ها، تجهیزات و فناوری های مناسبی استفاده شده باشد. در این مقاله سعی شده است الزامات آموزشی در بازی‌های رایانه‌ای ، انواع خاص آن و راهکارهای کاربرد موفقیت‌آمیز آن برای دانش‌آموزان کم توان ذهنی تشریح شود .
صدیقه رضایی دهنوی، اعظم مرادی،
جلد ۱، شماره ۱۲۹ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان انواع پیش داوری کلاسیک و مدرن در مورد افراد ناتوان ذهنی در دانشجویان مقطع کارشناسی و بررسی تاثیر جنسیت و رشته تحصیلی بر انواع پیش داوری بود. روش پژوهش: نمونه تحقیق عبارت بود از ۱۸۹ نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های مختلف دانشگاه اصفهان که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها مقیاس پیش داوریهای کلاسیک و مدرن در مورد افراد ناتوان ذهنی (اکرمی و همکاران، ۲۰۰۶) به کار برده شد. داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه‌ای و تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان داد که پیش داوری کلاسیک و مدرن در دانشجویان مقطع کارشناسی شایع است. جنسیت و رشته تحصیلی با پیش داوری کلاسیک و مدرن رابطه ندارد، اما آشنایی بیشتر با افراد ناتوان ذهنی با کاهش پیش داوری کلاسیک همراه است. نتیجه‌گیری: برای کاهش پیشداوری کلاسیک نسبت به افراد ناتوان ذهنی باید زمینه برای تماس بیشتر دانشجویان با این افراد فراهم گردد.


حجت اله سیاوشی، امیررضا صدیقی،
جلد ۱، شماره ۱۳۸ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه: هدف از این پژوهش ارزیابی تاثیر برنامه‌ ورزشی تعادلی ۸هفته‌ای بر شاخص‌‌های زمانی و مکانی عملکرد راه​ رفتن در کودکان کم‌توان‌ذهنی مدرسه ​ای بود.

روش: به ​همین ​منظور، ۴۰نوجوان کم‌توان‌ذهنی برای بررسی تاثیر برنامه‌های تمرینی تعادلی بر عملکرد راه​رفتن در ۲گروه قرارگرفتند: (۱۹نفر گروه آزمایش و ۲۱نفر گروه گواه). گروه آزمایش در یک​ برنامه‌ ۸هفته‌ای برنامه‌های تمرینی تعادلی شرکت​ کردند که شامل ۲جلسه در یک​ هفته بود. راه​رفتن با استفاده از شاخص‌‌های زمانی و مکانی موردارزیابی قرارگرفت.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان​ دادند که برنامه‌های تمرینی تعادلی منجربه پیشرفت‌های قابل‌توجه در عملکردهای شرکت‌کننده در شاخص‌‌های زمانی و فضایی می‌شوند.

نتیجه‌گیری: بنابراین، برنامه‌های تمرینی تعادلی برای بهبود عملکرد راه ​رفتن می‌تواند یک ​اقدام موثر باشد و برای بهبود تعادل و راه ​رفتن پیشنهادشود.


یوسف رنجبر سودجانی، کبیر شریفی،
جلد ۱، شماره ۱۴۴ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه: کودکان کم‌توان‌ذهنی دارای اختلال‌های گوناگون هستند. شناسایی مشکلات آنان و عوامل مرتبط با آن و در نظر گرفتن مداخله‌های درمانی و آموزشی می‌تواند در حمایت و راهنمایی این کودکان و خانواده‌های‌شان توسط سازمان‌های حمایتی مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان‌درمانی پویشی فشرده کوتاه‌مدت بر اضطراب اجتماعی کودکان کم‌توان‌ذهنی با اختلال ادراک بصری غیروابسته به حرکت انجام شد.

روش: جامعه آماری شامل همه کودکان کم‌توان‌ذهنی شهرکرد در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ بود که از بین آن‌ها ۱۶کودک با هوش‌بهر ۵۰ تا ۷۰ در محدوده سنی ۸ تا ۱۲سال به‌صورت نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در ۲گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. از پرسش‌نامه اضطراب اجتماعی برای جمع‌آوری اطلاعات استفاده شد. درمان مبتنی‌بر رویکر دوانلو روی گروه آزمایش به صورت انفرادی، هفته‌ای ۲بار در ۱۲جلسه ۶۰دقیقه‌ای اجرا شد. پردازش داده‌های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس یک‌متغیره) انجام شد.

یافته‌ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که پس از کنترل نمرات پیش‌آزمون بین ۲گروه آزمایش و گواه در متغیر اضطراب اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰P<).

نتیجه‌گیری: براساس این یافته‌ها می‌توان گفت تشخیص بهنگام کودکان با اختلال هماهنگی رشد در ادراک بینایی و انجام مداخله‌های مناسب مانند روان‌درمانی پویشی کوتاه‌مدت فشرده در درمان و پیشرفت این کودکان موثر است.


قاسم اذرپیک، صادق نصری،
جلد ۱، شماره ۱۴۴ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه: هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر بازی‌های گروهی و محلی بر افزایش مهارت‌های اجتماعی دانش‌آموزان پسر کم‌توان‌ذهنی ۱۶ تا ۱۹ساله بود.

روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش‌آزمون–پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را دانش‌آموزان پسر دوره اول متوسطه کم‌توان‌ذهنی شهر مشهد تشکیل می‌دادند. در نمونه‌گیری ۶۰نفر به روش در دسترس از دانش‌آموزان پسر دوره اول متوسطه کم‌توان‌ذهنی ساکن در خوابگاه هنرستان تنباکوچی شهر مشهد انتخاب و سپس به‌صورت تصادفی در ۲گروه (۳۰نفر گروه آزمایش و ۳۰نفر گروه گواه) جایدهی شدند. گروه آزمایش طی ۱۰جلسه، ۱۰نوع بازی گروهی و محلی را انجام دادند و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده‌های پژوهش، پرسش‌نامه مهارت‌های اجتماعی ماتسون بود. داده‌های گردآوری‌شده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.

یافته‌ها: تحلیل داده‌ها نشان داد که در مرحله پس‌آزمون، بین ۲گروه آزمایش و گواه، در مهارت‌هـای اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد (۰۵/۰>P).

نتیجه‌گیری: ازآن‌جا که بازی یک فعالیت خوشایند است، دانش‌آموزان سعی می‌کنند رفتارهای مناسب خود را افزایش دهند تا برای ادامه بازی در گروه بمانند. ازاین‌رو می‌توان گفت بازی‌های گروهی و محلی می‌تواند باعث افزایش مهارت‌های اجتماعی دانش‌آموزان کم‌توان‌ذهنی شود.


زهره رائقی، علی زینالی،
جلد ۱، شماره ۱۵۹ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف مقایسه مهارت‌های حرکتی دانش‌آموزان با کم‌توانی هوشی دارای لکنت زبان، مشکلات تلفظی، و گفتار بهنجار انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه پس‌رویدادی از نوع علی-مقایسه‌ای بود. از میان جامعۀ دانش‌آموزان پسر ابتدایی با کم‌توانی هوشی شهر ارومیه، ۹۰ نفر (هر گروه ۳۰ نفر) به روش نمونه گیری تمام‌شمار و در دسترس انتخاب شدند. برای همۀ گروه‌ها آزمون تجدیدنظرشدۀ مهارت‌های حرکتی لینکلن-اوزرتسکی اجرا شد. داده‌ها با روش‌های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل واریانس تک‌متغیری تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که تمام ابعاد  مهارت‌های حرکتی شامل؛ هماهنگی عمومی پویا، هماهنگی عمومی ایستا، هماهنگی دستی پویا، سرعت حرکت، حرکات ارادی همزمان متقارن و حرکات ارادی ناهمزمان نامتقارن در گروه دارای گفتار بهنجار به‌طور معناداری بالاتر از میانگین گروه‌های با لکنت زبان و مشکلات تلفظی بود (۰۵/۰>P).، اما بین میانگین مهارت‌های حرکتی گروه‌های با لکنت زبان و مشکلات تلفظی به جزء مهارت هماهنگی عمومی پویا، تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: با توجه به این که رشد متعادل توانایی‌های حرکتی اساس یادگیری‌های بعدی است، اصلاح دشواری‌های حرکتی پیش از شروع آموزش مهارت‌های دیگر ضروری است.

دکتر سهراب عبدی زرین، اقای مهدی محمدی نیا،
جلد ۱، شماره ۱۶۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مفاهیم حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی در سازگاری اجتماعی و
بهزیستی روان شناختی دانش آموزان کم توان ذهنی، این پژوهش با هدف مقایسه ی حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب
اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی انجام گرفت.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مقطعی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تعداد ۲۲۳ نفر دانش آموز دختر
و پسر کم توان ذهنی پایه های اول تا ششم مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی ۹۶ - ۱۳۹۵ بودند. حجم نمونه ی
پژوهش ۱۰۰ نفر دانش آموز )در دو گروه ۵۰ نفری با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی( بود که به روش
نمونه گیری هدفمند از جامعه ی آماری ذکر شده، انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس حرمت خود روزنبرگ
) ۱۹۶۵ (، پرسش نامه ی خودکارآمدی عمومی شرر ) ۱۹۸۲ ( و هراس اجتماعی کانور ) ۲۰۰۴ ( استفاده شد. تحلیل داده ها با
نرم افزار SPSS ۲۴ و با استفاده از آزمون واریانس چند متغیری و آزمون T مستقل انجام شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میزان مؤلفه های اضطراب اجتماعی )ترس، اجتناب و فیزیولوژی( دانش آموزان
کم توان ذهنی با تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی بالاتر از دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در
مدارس آموزش عمومی بود ) ۰۰۱ / P> ۰ (. همچنین در متغیرهای حرمت خود و خودکارآمدی بین دانش آموزان کم توان
ذهنی با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی تفاوت معنادار وجود داشت ) ۰۰۱ / P> ۰ ( و میزان حرمت
خود و خودکارآمدی دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی پایین تر از دانش آموزان
کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی بود.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی
حرمت خود و خودکارآمدی پایین تر و همچنین اضطراب اجتماعی بالاتری نسبت به دانش آموزان کم توان ذهنی بدون
تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی دارند. بنابراین، باید با طراحی برنامه های غربال گری و آموزشی مناسبی برای
والدین و معلمان، به منظور بهبود حرمت خود، خودکارآمدی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای تجربه ی
تحصیل در مدارس آموزش عمومی پرداخت.
آقای هادی میرزاپور، آقای وفا مصطفی، دکتر امید حمیدی، خانم شهلا آمره‌ئی برچلویی،
جلد ۱، شماره ۱۶۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا بر بهزیستی ذهنی )رضایت از زندگی
و عواطف مثبت-منفی( و فشار روانی ناشی از انتظارات تحصیلی دانش آموزان با آسیب بینایی شهر تهران انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با آزمون پیگیری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر
را کلیه ی دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی اول ) ۱۲ - ۱۵ سال( دارای آسیب بینایی مجتمع آموزشی شهید محبی شهر
تهران در سال ۱۳۹۷ تشکیل دادند که به شیوه ی غیرتصادفی انتخاب شدند. تعداد ۳۲ نفر از دانش آموزان با آسیب بینایی
این آموزشگاه، به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه )هر گروه ۱۶ نفر( گمارده شدند. سپس
برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا در قالب ۷ جلسه، هر هفته دو جلسه به صورت گروهی به گروه آزمایشی آموزش داده شد.
برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس عواطف مثبت-منفی، مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس فشار روانی ناشی از انتظارات
تحصیلی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار آماری SPSS۲۳ استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا به صورت معناداری موجب افزایش رضایت از زندگی
و عواطف مثبت و نیز موجب کاهش میزان عواطف منفی و فشار روانی تحصیلی در گروه آزمایشی گردید ) ۰۱ / p> ۰ (. این
نتایج در دوره ی پیگیری نیز حفظ شد ) ۰۱ / .)p> ۰
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا بر بهزیستی ذهنی و فشار روانی
تحصیلی دانش آموزان با آسیب بینایی مؤثر است.
 
خانم بهاره درویشی، دکتر سیدحسین سیادتیان، دکتر محمدرضا تمنایی فر،
جلد ۱، شماره ۱۸۵ - ( ۲-۱۴۰۴ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: ورود به دوران بلوغ و تحولات در پی آن برای دانش آموزان کم توان ذهنی که دارای محدودیت هایی
در یادگیری هستند، می تواند برای خود و خانواده آنان سخت و طاقت فرسا باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین
پدیدارشناسی چالش های دوران بلوغ دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود.
روش: روش بررسی براساس رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دانش آموزان
دخترکم توان ذهنی در مدارس استثنایی در شهر قم بود. نمونه مورد پژوهش شامل ۱۳ نفر از مادران دانش آموزان دختر
کم توان ذهنی که با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند و رعایت اصول اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از
مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش ۷ مرحله ای کلایزی تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: نتایج حا کی از استخراج ۳ مضمون اصلی و ۸ مضمون فرعی بود. مضمون های اصلی عبارت بودند از: چالش
فردمحور )مقاومت در برابر تغییرات بلوغ، تغییرات خلقی در دوران بلوغ، تغییرات جسمانی دوران بلوغ، تقید به مسائل مذهبی،
استقلال یا وابستگی به والدین(؛ چالش خانواده محور )فرسودگی والدین، نحوه آ گاهی دادن به دانش آموز درخصوص بلوغ(؛
و چالش تحصیلی )اختلال در فرایند درسی( بودند که در پژوهش به تفصیل مورد بررسی قرار گرفتند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مشخص شد که رسیدگی به مشکلات و چالش های دانش آموزان دختر کم توانی ذهنی و
خانواده آنان در دوران بلوغ ضروری می باشد و از این رو ارائه خدمات حمایتی و آموزشی برای آنان می تواند از مشکلاتشان
بکاهد.
 
فرزانه بحرالعلومی،
جلد ۲، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۸۰ )
چکیده

در فایل منابع موجود می باشد
 
سهیلا مقدم،
جلد ۲، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۸۰ )
چکیده

در فایل منابع موجود می باشد
 

صفحه ۱ از ۷    
اولین
قبلی
۱