جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰۲ نتیجه برای اجتماعی

رضا برادری،
جلد ۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۸۰ )
چکیده

در فایل منابع موجود می باشد
 
مانیا پدیدار،
جلد ۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۸۰ )
چکیده

برای پیشرفت و توسعه درهر کاری ایجاد تغییر و تحول در آن سیستم امری ضروری است. باتوجه به‌ پیشرفت دنیا از نظر علم و تکنولوژی که خود اهداف جدیدی را به دنبال دارد،لزوم تغییراتچ‌ اساسی در محتوای کتاب‌های درسی نظام آموزشی‌ و به تبع آن کتاب‌های درسی کودکان استثنایی‌ به چشم می‌خورد و این معضلی بود که سالها تمامی‌ دست‌اندرکاران آموزش استثنایی را رنج می‌داد، و هرروز لزوم این تغییرات بیشتر نمایان می‌شد زیرا در جامعهء امروز باتوجه به پیشرفت علوم‌ روانشناختی و تکنولوژی جدید و راهکارهای‌ گوناگون در امر یادگیری و باتوجه به اهمیت‌ توانایی‌های فردی،کتاب‌های قدیم دیگر جوابگوی نیازهای علمی و اجتماعی کودکان‌ استثنایی نیست. » آیا زمان آن نرسیده است که برای دوری از شیوه‌های آموزش مستقیم و غیر فعال و به منظور تربیت جامع و کامل کودکان بخصوص کودکان‌ استثنایی،نگرش‌ها،اهداف،محتوا و روشهای‌ آموزشی خود را بر این اساس بازنگری کنیم؟ اغلب ما به مرسومات و محفوظات کلیشه‌ای که‌ ابزارهای زندگی روزمرهء ما هستند عادت کرده‌ایم‌ و بسیار مشکل است اگر بخواهیم از مرز بدیهیات و عادات آموخته شده فراتر رویم. کتاب‌های درسی را در یادگیری و تقویت نگرشها و ارزشهای اجتماعی ابزارهای مهمی به‌شمار می‌آیند نقش کتاب درسی این نیست که به افراد تعلیم دهد که در آینده چه باید بکنند تا برای‌ اجتماع سودمند باشند،بلکه آن‌ها را بیدار و هشیار می‌سازد تا به مسایل اجتماع توجه کنند و از این‌که‌ در این مسائل اظهارنظر کنند به خود ببالند و از این گشته می‌تواند در شخص این اعتماد را پرورش دهد که او نیز قادر است در تصمیمات‌ مهم مؤثر باشد.
فرزانه اسلامی،
جلد ۱، شماره ۱۶ - ( ۲-۱۳۸۲ )
چکیده

در فایل منابع موجود می باشد
 
زهرا ملت،
جلد ۱، شماره ۷۶ - ( ۲-۱۳۸۷ )
چکیده

نشانگان آسپرگر اختلال رشدی در عملکرد مغز است که در گستره ی اختلالات درخودماندگی قرار دارد. ناتوانایی های دیگری که در این گستره قرار دارند ، شامل درخودماندگی و درخودماندگی با کارکرد بالا می باشند. اغلب نشانگان آسپرگر و درخودماندگی با کارکرد بالا به طور مترادف استفاده می شوند. نشانگان آسپرگر به عنوان اختلال رشدی گسترده طبقه بندی شده است، به این معنی که این اختلال بر همه ی عرصه های زندگی تاثیر می گذارد. ویژگی های اصلی این اختلال عبارتاند از : دشواری در ایجاد روابط اجتماعی، دشواری در برقراری ارتباط ، محدودیت علایق و داشتن فعالیت های محدود و تکراری در فعالیت های حرکتی بدن. در حال حاضر هیچ درمانی برای نشانگان آسپرگر وجود ندارد و بهترین درمان مطالعه شده ، مداخله های آموزشی و پزشکی است. این مداخله ها درمان درخود ماندگی نیستند، بلکه تا حدودی شرایط بهبودی را فراهم می کنند. در این مقاله به طور مختصر به بررسی ویژگی های کودکان دچار نشانگان آسپرگر و شیوه های آموزش این کودکان می پردازیم.
مهرناز کمیجانی،
جلد ۱، شماره ۱۰۰ - ( ۲-۱۳۸۹ )
چکیده

اختلالات اضطرابی‌ متداول‌ترین اختلال روان‌پزشکی در کودکان سنین مدرسه‌رو می‌باشد.تخمین زده می‌شود که‌ شیوع اختلال از ۴ تا ۱۹ درصد در نوسان باشد(فورد، گودمن‌،و ملتزر،۲۰۰۳.شافر و همکاران ۱۹۹۶).اختلالات‌ اضطرابی اغلب همراه با دیگر اختلالات نظیر افسردگی و اختلالات رفتار ایذایی است.کودکان دارای اختلالات اضطرابی‌ همچنین خطر بالایی برای روبرو شدن با اختلالاتی نظیر اسکیزو فرنی،سوءاستفاده از مواد،خودکشی و بستری شدن‌ در بیمارستان‌های روان‌پزشکی در دوران نوجوانی و جوانی‌ دارند. در فرایند درمان اختلالات اضطرابی انواع مختلفی از مداخلات روان‌شناختی مورد توجه قرار گرفته که شامل‌ مداخلات رفتاری،شناختی-رفتاری و آموزش مهارت‌های‌ اجتماعی می‌باشد که در این مقاله به آنها پرداخته‌ می‌شود.
آناهیتا خضری،
جلد ۱، شماره ۱۰۹ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

مهارت های اجتماعی رفتارهایی هستند که به افراد برای کنش متقابل با دیگران کمک می کنند. در مدرسه، کنش متقابل ممکن است با هم کلاسی‌ها، معلمان و سایر کارکنان مدرسه باشد. در مراحل بعدی زندگی، این کنش متقابل با همکاران، سرپرستان، دوستان و افراد دیگر برقرار می شود که شخص ملاقات می کند. در آموزش فراگیر که دانش آموزان با نیازهای ویژه در کلاس های درس عادی در کنار سایر دانش آموزان با استفاده از خدمات معلم مرجع (رابط) به عنوان تسهیل گر مشغول به تحصیل می شوند، از نظر پذیرش در گروه همسالان خود با مشکل رو به رو می شوند. یک برنامه عادی سازی باید شامل تمهیداتی برای افزایش پذیرش اجتماعی نسبت به دانش آموزان دارای نیازهای ویژه باشد تا بتواند مؤثر واقع شود. در مقاله حاضر ضمن تعریف خصوصیات افراد توانا به لحاظ اجتماعی و مشکلات دانش آموزان با نیازهای ویژه در مهارت های اجتماعی پایه، شیوه های شناسایی دانش آموزان دچار مشکل در برقراری ارتباط و روابط اجتماعی توضیح داده می شود. علاوه بر آن ضرورت، اهداف و نحوه آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان با نیازهای ویژه شرح داده می شود.
خانم صدیقه صفایی،
جلد ۱، شماره ۱۲۳ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه: روانشناسان بر روابط کودکان با کسانی که مراقبت از آنها را به عهده دارند تاکید نموده و این کنش های متقابل را اساس عمده رشد عاطفی، شناختی و اجتماعی قلمداد کرده اند. در واقع سلامت تحولی فرد در هردوره، معلول عواملی است که یکی از ارزشمندترین این عوامل در دوره حساس زندگی ایمنی دلبستگی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان سبک دلبستگی و رشد اجتماعی در کودکان نارساخوان و عادی شهر سمنان انجام شده است. روش کار: نمونه مورد بررسی شامل ۳۰ دانش آموز پسر نارساخوان و ۳۰ دانش آموز پسر عادی پایه چهارم و پنجم ابتدایی بودند. کودکان نارساخوان از مراکز اختلالات یادگیری و کودکان عادی به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دبستان های شهرستان سمنان گزینش شدند. به منظور اندازه گیری سبک دلبستگی و رشد اجتماعی از مقیاس سبک دلبستگی رونقی و مقیاس رشد اجتماعی وایلند استفاده شد و جهت تعیین هوشبهر شرکت کنندگان جهت ورود به نمونه پژوهشی نیز از آزمون هوش ریون کودکان بهره برده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه مثبتی میان سبک دلبستگی ایمن و رشد اجتماعی در هر دو گروه وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی اضطرابی و رشد اجتماعی در هر دو گروه و دلبستگی اجتنابی و رشد اجتماعی در دانش آموزان عادی رابطه منفی دیده شد. تفاوت معناداری از لحاظ سبک دلبستگی ، رشد اجتماعی و رابطه این در دو گروه مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که سبک دلبستگی می تواند رشد اجتماعی را در هر دو گروه نارساخوان و عادی پیش بینی کند؛ به گونه ای که دلبستگی ایمن با رشد اجتماعی بیشتر همراه است.
رحیم مرادی، اسماعیل زارعی زوارکی،
جلد ۱، شماره ۱۲۳ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

افزایش روزافزون استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات تحولی عظیم را در تمام حوزه ها و از همه مهم تر حوزه آموزش ویادگیری نوید می دهد. در دهه های اخیر رویکردهای سنتی یادگیری با ظهور فناوری های جدید یادگیری نظیر چندرسانه ای ها، فرا رسانه ها و ارتباطات از راه دور دستخوش تغییرات اساسی شده است. امروزه در بیشتر کشورها اقدامات بسیاری برای استفاده از فناوری های نوین در امر آموزش ویژه انجام شده است. لذا می‌توان گفت که فن آوری چندرسانه‌ای به عنوان یک روش فعال و نوین آموزشی با قابلیت‌هایی همچون بکار گیری چند حس در فرایند آموزش، درگیرساختن یادگیرنده، منعطف ساختن محیط یادگیری، توجه به نیازهای خاص کودکان اوتیسم، به شیوه موثری بر روی مهارتهای اجتماعی کودکان اوتیسم اثرگذار می باشد. از آنجا که یکی از ویژگی های اغلب این کودکان در برقراری ارتباط اجتماعی و همچنین ناتوانی مهارت اجتماعی در آموزشگاه و مدارس است. بنابراین آموزش این مهارتها به صورت چندرسانه ای باعث می شود این افراد مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی کافی را کسب کنند و بتوانند اعتماد به نفس پیدا کنند و خود را دست کم نگیرند. شواهد نشان می دهد که در مدارس ویژه کودکان استثنایی برنامه های آموزشی و پرورشی رایج بیشتر بر بعد مهارت های تحصیلی و آموزشی تاکید می ورزند و وقت و هزینه کمتری صرف آموزش مهارت های اجتماعی کودکان و دانش آموزان استثنایی می شود و در نتیجه این کودکان در کسب مهارت های اجتماعی با برخی کمبودها مواجه اند ، لذا پیشنهاد می شود آموزش مهارت های اجتماعی به صورت چندرسانه ای نیز جزء برنامه های آموزشی قرار گیرد . در این مقاله پس از معرفی ویژگی های دانش آموزان دارای اختلال طیف اوتیسم، به مهارت های اجتماعی این دانش آموزان و آموزش آنها پرداخته و در پایان نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش دانش آموزان دارای اختلال طیف اوتیسم با تاکید بر چندرسانه ای آموزشی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
سیده لیلا بحری، ماریه دهقان منشادی، زبیده دهقان منشادی،
جلد ۱، شماره ۱۲۳ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

با توجه به اثرات مثبت حمایت اجتماعی و تاب‌آوری بر انطباق‌ مثبت‌ و رشد فرد در شرایط‌ مشکل‌، هدف از اجرای این پژوهش بررسی نقش پیش بینی کنندگی تاب آوری و حمایت اجتماعی در سلامت روانی والدین کودکان نابینا و ناشنوا است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه والدین کودکان ناشنوا و نابینا، در شهر شیراز بود. برای انتخاب آزمودنی‌ها از روش نمونه‌گیری در دسترس استفاده شد. به این ترتیب که تمامی والدین کودکان ناشنوا و نابینا مشغول به تحصیل در مدارس نابینایان و ناشنوایان که به ترتیب شامل ۷۲ و ۵۹ نفر بودند، مورد آزمون قرار گرفتند. والدین به پرسشنامه های حمایت اجتماعی، تاب‌آوری و سلامت روانی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی و تاب آوری با سلامت روانی والدین کودکان ناشنوا و نابینا رابطه دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که حمایت اجتماعی و تاب آوری به طور معنی داری قادر است تا سلامت روانی آنان را پیش بینی کند.


طیبه تازیکی، غلامعلی افروز، سوگند قاسم زاده،
جلد ۱، شماره ۱۲۹ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

اتیسم نوعی اختلال عصبی ـ رشدی دوران کودکی است. کودک دارای اتیسم در مهارت های اجتماعی، مهارت های ارتباطی با مشکلات گوناگونی مواجه است و رفتارهای تکراری و کلیشه ای بسیاری دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان با استفاده از اسب بر بهبود مهارت های اجتماعی کودک دارای اتیسم انجام شد. نمونه پژوهش پسر نه ساله دارای اتیسم بود که با نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و در یک پژوهش آزمایشی باطرح تک آزمودنی شرکت کرد. مهارت های اجتماعی کودک با استفاده از فهرست ارزیابی درمان اتیسم و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی که طی مراحل خط پایه، مداخله و پیگیری توسط مادر کودک تکمیل شد، ارزیابی شد و برنامه مداخله طی ۱۲ هفته با تأکید بر بازی با اسب و سواری با اسب اجرا شد. سپس داده-های حاصل از ارزیابی ها با استفاده از از روش محاسبه شاخص اندازه اثر تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از افزایش مهارت‌های اجتماعی کودک مورد پژوهش بود. به طور کلی می توان گفت اسب سواری درمانی منجر به بهبود مهارت های اجتماعی کودکان دارای اتیسم می‌شود.


جهانگیر کرمی، پریسا حیدری شرف، بهناز شفیعی،
جلد ۱، شماره ۱۲۹ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه راهبردهای تنظیم هیجان وهوش هیجانی با اختلال هراس اجتماعی در دانش­آموزان نابینا و ناشنوا بود.

 روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل همه دانش آموزان آسیب دیده بینایی و آسیب دیده  شنوایی پانزده سال وبالاتر در مراکز استثنایی ومدارس عادی شهرکرمانشاه در سال تحصیلی۱۳۹۳- ۱۳۹۲بود که به صورت تمام شماری همه آنها به تعداد ۸۰ (۲۴نفرنابینا و۵۶ نفرناشنوا) به عنوان نمونه انتخاب شدند.ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش‌نامه هراس اجتماعی، هوش هیجانی و فرم کوتاه پرسش‌نامه تنظیم شناختی بود. برای بررسی رابطه هوش هیجانی وتنطیم شناختی هیجان با هراس اجتماعی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.

یافته ها نشان داد که بین ویژگی‌های هوش هیجانی دانش‌آموزان نابینا و ناشنوا و راهبردهای تنظیم شناختی با میزان هراس اجتماعی آن‌ها رابطه منفی وجود دارد. همچنین، نتایج ضریب ر‌گرسیون گام به گام نشان داد که قوی‌ترین پیش‌بینی کننده­ها؛ برای مؤلفه اجتناب، خرده مقیاس نشخوار گری، برای مولفه ترس، ارزیابی مثبت وبرای مولفه ناراحتی فیزیولوژیک، نشخوارگری بودند. ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که راهبردهای ملامت خود، نشخوارگری و فاجعه سازی رابطه ی مثبت باهراس اجتماعی دارند . در حالی که رابطه راهبردهای پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه‌ریزی و ارزیابی مجدد مثبت با هراس اجتماعی منفی بود.

 بنابراین می توان نتیجه گرفت راهبردهای تنظیم هیجان و هوش هیجانی سازه ‌هایی روان ‌شناختی هستندکه در شکل‌گیری اختلال هراس اجتماعی نقش مهمی ایفا کرده و منجر به پایداری نشانه‌های  این اختلال می‌شوند. 


سهیلا صفری، امیر قمرانی،
جلد ۱، شماره ۱۳۸ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه: رویکردهای آموزشی‌درمانی بسیاری برای کودکان خردسال با اختلال طیف اتیسم وجود دارد. یکی از این ‌رویکردها اسکرتس است که ارتباط اجتماعی، تنظیم هیجانی و حمایت‌های تبادلی را به‌عنوان ابعاد رشدی اساسی‌ای که ‌باید در طراحی برنامه‌ای فراگیر برای حمایت از رشد کودکان با اختلال طیف اتیسم و خانواده‌های آن‌ها موردتوجه قرار گیرد، اولویت‌بندی می‌کند.

نتیجه گیری:  درزمینه ارتباط اجتماعی، اهدافی برای بهبود توجه مشترک و استفاده از نمادها در سطوح مختلف رشد و در زمینه تنظیم هیجانی، اهدافی برای بهبود توانایی خودتنظیمی هیجانی و تنظیم متقابل تعیین می‌شود. حمایت تبادلی نیز در ۳زمینه اصلی شامل حمایت بین‌فردی، آموزشی و خانواده موردتوجه قرار می‌گیرد. این الگو که با مداخله‌های  شواهد دیگر همسو است، مبتنی‌بر پایه‌های نظری و تجربی بوده و چالش‌های اصلی کودکان در این ۳حوزه عمده را مدنظر قرار می‌دهد. در این مقاله به توصیف الگوی اسکرتس و اجزای آن پرداخته و به اهداف آموزشی-درمانی در هر ۳زمینه اشاره می‌شود.


حجت پیرزادی، احمد شریفی اردانی،
جلد ۱، شماره ۱۳۸ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه: نظریه دلبستگی در تبیین مشکلات هیجانی-اجتماعی دانش‌آموزان با مشکلات یادگیری چارچوب نظری مفیدی را فراهم می‌کند. در این راستا کیفیت دلبستگی به‌عنوان یک‌عامل خطر یا عامل حفاظتی در تبیین ناسازگاری‌های رفتاری و هیجانی-اجتماعی این گروه مطرح است. همسو با نظریه بالبی، الگوی کاری دلبستگی در اصل بر پایه روابط اولیه با مراقبان اصلی رشد می‌کند و به‌تدریج به‌سوی ایجاد روابط دلبستگی ویژه و جدید با دیگران از جمله معلم، گسترش می‌یابد. ایجاد و حفظ چنین روابطی بر سازگاری و عملکرد هیجانی-اجتماعی در حال رشد دانش‌آموزان با مشکلات یادگیری تاثیر ویژه‌ای دارد.

نتیجه گیری: براین‌اساس، با توجه به نقش الگوهای دلبستگی در تبیین مشکلات هیجانی-اجتماعی کودکان با مشکلات یادگیری، می‌توان از نظریه دلبستگی به‌عنوان چارچوبی برای طراحی مداخله‌های موثر برای کاهش ناسازگاری‌های هیجانی-اجتماعی این کودکان استفاده کرد. کاربردهای بالینی و الزام‌های عملی پژوهش‌های دلبستگی که بر بهبود کیفیت روابط دلبستگی والدین-کودک، توانمندسازی مادران، بهبود منابع مقابله‌ای کودکان و بهبود روابط معلم-دانش‌آموز تاکید دارد، در متن مقاله تشریح شده‌اند.


یوسف رنجبر سودجانی، کبیر شریفی،
جلد ۱، شماره ۱۴۴ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه: کودکان کم‌توان‌ذهنی دارای اختلال‌های گوناگون هستند. شناسایی مشکلات آنان و عوامل مرتبط با آن و در نظر گرفتن مداخله‌های درمانی و آموزشی می‌تواند در حمایت و راهنمایی این کودکان و خانواده‌های‌شان توسط سازمان‌های حمایتی مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان‌درمانی پویشی فشرده کوتاه‌مدت بر اضطراب اجتماعی کودکان کم‌توان‌ذهنی با اختلال ادراک بصری غیروابسته به حرکت انجام شد.

روش: جامعه آماری شامل همه کودکان کم‌توان‌ذهنی شهرکرد در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ بود که از بین آن‌ها ۱۶کودک با هوش‌بهر ۵۰ تا ۷۰ در محدوده سنی ۸ تا ۱۲سال به‌صورت نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در ۲گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. از پرسش‌نامه اضطراب اجتماعی برای جمع‌آوری اطلاعات استفاده شد. درمان مبتنی‌بر رویکر دوانلو روی گروه آزمایش به صورت انفرادی، هفته‌ای ۲بار در ۱۲جلسه ۶۰دقیقه‌ای اجرا شد. پردازش داده‌های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس یک‌متغیره) انجام شد.

یافته‌ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که پس از کنترل نمرات پیش‌آزمون بین ۲گروه آزمایش و گواه در متغیر اضطراب اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰P<).

نتیجه‌گیری: براساس این یافته‌ها می‌توان گفت تشخیص بهنگام کودکان با اختلال هماهنگی رشد در ادراک بینایی و انجام مداخله‌های مناسب مانند روان‌درمانی پویشی کوتاه‌مدت فشرده در درمان و پیشرفت این کودکان موثر است.


زهرا اکبری بیاتیانی، فرح نادری،
جلد ۱، شماره ۱۴۴ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه: اتیسم نوعی اختلال عصبی_ تحولی دوران کودکی است. کودک با اختلال طیف اتیسم در مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی با مشکلات گوناگونی مواجه است و رفتارهای تکراری و کلیشه‌ای بسیار دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش روش غنی‌سازی محیطی به والدین در بهبود ارتباط و اجتماعی‌شدن کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شد.

روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون دارای گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری شامل همه دانش‌آموزان با اختلال طیف اتیسم شهر تهران در پایه‌های آمادگی تا پنجم با دامنه سنی ۷ تا ۱۲ بودند که با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس، ۲۰کودک با اختلال طیف اتیسم از مدرسه آیین مهرورزی انتخاب‌شده و به‌طورتصادفی در ۲گروه آزمایش (۱۰نفر) و گواه (۱۰نفر) قرار گرفتند. در این پژوهش از سیاهه ارزیابی درمان اتیسم به‌عنوان ابزاری برای سنجش بهبودی کودکان استفاده شد. در ابتدا از هر ۲گروه پیش‌آزمون گرفته شد، سپس گروه آزمایش در معرض روش مداخله‌ای غنی‌سازی محیطی به مدت (۴ماه) قرار گرفت، بعد ازآن از هر ۲گروه پس‌آزمون گرفته شد و پس از یک ماه مرحله پیگیری صورت گرفت، همچنین برای تحلیل داده‌ها از تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر استفاده شد.

 یافته‌ها: نتایج نشان داد که آموزش روش غنی‌سازی محیطی به والدین در بهبود ارتباط و اجتماعی‌شدن کودکان با اختلال طیف اتیسم موثر بوده (۰۵/۰>p) و این تاثیر تا مرحله پیگیری ادامه داشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به مزایای مداخله والدین در درمان و اهمیت افزایش تعداد ساعات درمانی کودکان با اختلال طیف اتیسم پیشنهاد می‌شود این روش درمانی در کنار روش‌های مرسوم کودکان با اختلال طیف اتیسم به والدین به ویژه مادران آموزش داده شود.


قاسم اذرپیک، صادق نصری،
جلد ۱، شماره ۱۴۴ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه: هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر بازی‌های گروهی و محلی بر افزایش مهارت‌های اجتماعی دانش‌آموزان پسر کم‌توان‌ذهنی ۱۶ تا ۱۹ساله بود.

روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش‌آزمون–پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را دانش‌آموزان پسر دوره اول متوسطه کم‌توان‌ذهنی شهر مشهد تشکیل می‌دادند. در نمونه‌گیری ۶۰نفر به روش در دسترس از دانش‌آموزان پسر دوره اول متوسطه کم‌توان‌ذهنی ساکن در خوابگاه هنرستان تنباکوچی شهر مشهد انتخاب و سپس به‌صورت تصادفی در ۲گروه (۳۰نفر گروه آزمایش و ۳۰نفر گروه گواه) جایدهی شدند. گروه آزمایش طی ۱۰جلسه، ۱۰نوع بازی گروهی و محلی را انجام دادند و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده‌های پژوهش، پرسش‌نامه مهارت‌های اجتماعی ماتسون بود. داده‌های گردآوری‌شده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.

یافته‌ها: تحلیل داده‌ها نشان داد که در مرحله پس‌آزمون، بین ۲گروه آزمایش و گواه، در مهارت‌هـای اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد (۰۵/۰>P).

نتیجه‌گیری: ازآن‌جا که بازی یک فعالیت خوشایند است، دانش‌آموزان سعی می‌کنند رفتارهای مناسب خود را افزایش دهند تا برای ادامه بازی در گروه بمانند. ازاین‌رو می‌توان گفت بازی‌های گروهی و محلی می‌تواند باعث افزایش مهارت‌های اجتماعی دانش‌آموزان کم‌توان‌ذهنی شود.


آقای علیرضا محسنی اژیه، دکتر قاسم نوروزی،
جلد ۱، شماره ۱۵۰ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه: اختلال طیف اُتیسم (ASD) یکی از اختلال‌های عصبی رشدی که مسائل و مشکلات بسیاری در زمینه مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی برای کودکان به همراه دارد. برای مقابله با مشکلات کودکان، روش‌های مختلف بر مبنای جهت‌گیری‌های متفاوت ابداع شده است. پژوهش مروری حاضر با هدف معرفی برنامه سان-رایز (SRP) برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام گرفته است. این برنامه بر مبنای تحلیل رفتار کاربردی (ABA) تدوین شده است، اما تفاوت‌های قابل‌ملاحظه‌ای با آن دارد. برنامه سان-رایز (SRP) جزء مداخلات فشرده به شمار می‌رود که ۵ روز در هفته (۴۰ ساعت) اجرا می‌شود. در این برنامه به والدین آموخته می‌شود تا به فرزند خود عشق بورزند، به او احترام بگذارند و او را «آنچنان که هست» بپذیرند، تا از طریق این پذیرش، فرزند خود را به برقراری ارتباط دو جانبه در محیط آرام‌بخش خانه تشویق کنند.
نتیجه گیری: یافته‌های پژوهشی نیز ثابت کرده‌اند که این برنامه، مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم را بهبود می‌بخشد.
دکتر سهراب عبدی زرین، اقای مهدی محمدی نیا،
جلد ۱، شماره ۱۶۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مفاهیم حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی در سازگاری اجتماعی و
بهزیستی روان شناختی دانش آموزان کم توان ذهنی، این پژوهش با هدف مقایسه ی حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب
اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی انجام گرفت.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مقطعی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تعداد ۲۲۳ نفر دانش آموز دختر
و پسر کم توان ذهنی پایه های اول تا ششم مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی ۹۶ - ۱۳۹۵ بودند. حجم نمونه ی
پژوهش ۱۰۰ نفر دانش آموز )در دو گروه ۵۰ نفری با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی( بود که به روش
نمونه گیری هدفمند از جامعه ی آماری ذکر شده، انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس حرمت خود روزنبرگ
) ۱۹۶۵ (، پرسش نامه ی خودکارآمدی عمومی شرر ) ۱۹۸۲ ( و هراس اجتماعی کانور ) ۲۰۰۴ ( استفاده شد. تحلیل داده ها با
نرم افزار SPSS ۲۴ و با استفاده از آزمون واریانس چند متغیری و آزمون T مستقل انجام شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میزان مؤلفه های اضطراب اجتماعی )ترس، اجتناب و فیزیولوژی( دانش آموزان
کم توان ذهنی با تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی بالاتر از دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در
مدارس آموزش عمومی بود ) ۰۰۱ / P> ۰ (. همچنین در متغیرهای حرمت خود و خودکارآمدی بین دانش آموزان کم توان
ذهنی با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی تفاوت معنادار وجود داشت ) ۰۰۱ / P> ۰ ( و میزان حرمت
خود و خودکارآمدی دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی پایین تر از دانش آموزان
کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی بود.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی
حرمت خود و خودکارآمدی پایین تر و همچنین اضطراب اجتماعی بالاتری نسبت به دانش آموزان کم توان ذهنی بدون
تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی دارند. بنابراین، باید با طراحی برنامه های غربال گری و آموزشی مناسبی برای
والدین و معلمان، به منظور بهبود حرمت خود، خودکارآمدی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای تجربه ی
تحصیل در مدارس آموزش عمومی پرداخت.
خانم زهرا رسولی عمادی، دکتر پرویز شریفی درآمدی،
جلد ۱، شماره ۱۶۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: اختلال طیف اتیسم، اختلالی عصبی  تحولی است که در سه سال اول زندگی کودک نمایان می شود.
مهم ترین علائم آن نقص در برقراری ارتباط، مشکل در تعاملات اجتماعی، وجود الگوهای محدود و تکراری در رفتار،
علائق و فعالیت ها است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر اساس الگوی شناخت
اجتماعی اوزنوف بر همدلی و تعامل اجتماعی کودکان اختلال طیف اتیسم با کنش وری بالا بود.
روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه ی مورد مطالعه شامل
۳۰ نفر از کودکان با اختلال طیف اتیسم که در سال ۱۳۹۶ دریکی از مرا کز توان بخشی شهر تهران در حال آموزش و توان بخشی
بودند که به شیوه ی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند )هر گروه ۱۵ نفر(.
آموزش برنامه ی مهارت های اجتماعی بر اساس الگوی شناخت اجتماعی اوزنوف به صورت ۱۰ جلسه ی ۴۵ دقیقه ای ) هر
هفته دو جلسه( به گروه آزمایشی ارائه شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه ی بهره همدلی و بهره تحلیل
کودکان )آیونگ و همکاران، ۲۰۰۹ ( و پرسش نامه نیم رخ مهارت های اجتماعی اختلال طیف اتیسم )اسکات بلینی، ۲۰۰۶ (
بودند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه ی مهارت های اجتماعی بر اساس الگوی شناخت اجتماعی اوزنوف بر همدلی
و تعامل اجتماعی کودکان اختلال طیف اتیسم با کنش وری بالا تأثیر معناداری دارد ) ۰۵ / .)p> ۰
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه ی مهارت های اجتماعی بر اساس
الگوی شناخت اجتماعی اوزنوف از طریق عینی سازی موارد انتزاعی، تأ کید بر عوامل درونی، درک تفاوت خود و دیگران،
تعمیم رفتارهای آموخته شده به محیط های طبیعی، باعث افزایش همدلی و تعامل اجتماعی کودکان اختلال طیف اتیسم
با کنش وری بالا می شود.
زهرا حقی، سیمین حسینیان، رویا رسولی،
جلد ۱، شماره ۱۷۳ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

چکیده
هدف: اختلالات اضطرابی از شایعترین اختلالات روانی در سنین مدرسه است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی
آموزش مدیریت رفتاری مادران همراه با گروه درمانی شناختی-رفتاری با حضور دختران و بدون حضور دختران با اضطراب
اجتماعی بود.
روش: این پژوهش به شیوه ی آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری
شامل همه ی دختران ۱۵ تا ۱۳ ساله ی مدرسه زینبیه واقع در شهرستان شهریار بود. با اجرای آزمون بر روی ۶۰۰ دانش آموز
مدرسه، ۱۲۰ نفر با اضطراب اجتماعی یافت شد که از بین آنها ۴۵ نفر انتخاب و در ۲ گروه آزمایشی و یک گروه گواه
به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول، مدیریت رفتاری مادران و آموزش گروهی شناختی-رفتاری دختران
را دریافت کردند و گروه آزمایشی دوم فقط مدیریت رفتاری مادران را دریافت کردند. گروه گواه نیز هیج آموزشی را دریافت
نکرد و در فهرست انتظار قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس اضطراب اجتماعی جرابک ) ۱۹۹۶ ( بود. داده ها با
استفاده از نرم افزار SPSS۲۴ و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مدیریت رفتاری مادران و آموزش گروهی شناختی-رفتاری توأم با هم موجب
کاهش اضطراب اجتماعی دختران می شود) ۰۵ / P>۰ (، اما آموزش مدیریت رفتاری مادران به تنهایی نتوانست اضطراب
اجتماعی را کاهش دهد. این نتایج در پیگیری ها نیز به اثبات رسید.
نتیجه گیری: براساس نتایج آزمون تعقیبی روش آموزش ترکیبی به طور معناداری نسبت به روش آموزشی مدیریت رفتاری
مادران بر اضطراب اجتماعی، تأثیر بیشتری داشت. مطابق با یافته های پژوهش اثربخشی مداخله آموزش مدیریت
رفتاری مادران و آموزش شناختی-رفتاری دختران بر کاهش اضطراب اجتماعی دختران به تأیید رسید. بنابراین، این
روش را می توان به عنوان یکی از درمان های مفید و کاربردی برای این گروه از دختران درنظرگرفت.
 

صفحه ۱ از ۶    
اولین
قبلی
۱