۱۰ نتیجه برای جهان
جهانگیر کرمی، پریسا حیدری شرف، بهناز شفیعی،
جلد ۱، شماره ۱۲۹ - ( فروردین ۱۳۹۴ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه راهبردهای تنظیم هیجان وهوش هیجانی با اختلال هراس اجتماعی در دانشآموزان نابینا و ناشنوا بود.
روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل همه دانش آموزان آسیب دیده بینایی و آسیب دیده شنوایی پانزده سال وبالاتر در مراکز استثنایی ومدارس عادی شهرکرمانشاه در سال تحصیلی۱۳۹۳- ۱۳۹۲بود که به صورت تمام شماری همه آنها به تعداد ۸۰ (۲۴نفرنابینا و۵۶ نفرناشنوا) به عنوان نمونه انتخاب شدند.ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه هراس اجتماعی، هوش هیجانی و فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی بود. برای بررسی رابطه هوش هیجانی وتنطیم شناختی هیجان با هراس اجتماعی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافته ها نشان داد که بین ویژگیهای هوش هیجانی دانشآموزان نابینا و ناشنوا و راهبردهای تنظیم شناختی با میزان هراس اجتماعی آنها رابطه منفی وجود دارد. همچنین، نتایج ضریب رگرسیون گام به گام نشان داد که قویترین پیشبینی کنندهها؛ برای مؤلفه اجتناب، خرده مقیاس نشخوار گری، برای مولفه ترس، ارزیابی مثبت وبرای مولفه ناراحتی فیزیولوژیک، نشخوارگری بودند. ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که راهبردهای ملامت خود، نشخوارگری و فاجعه سازی رابطه ی مثبت باهراس اجتماعی دارند . در حالی که رابطه راهبردهای پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامهریزی و ارزیابی مجدد مثبت با هراس اجتماعی منفی بود.
بنابراین می توان نتیجه گرفت راهبردهای تنظیم هیجان و هوش هیجانی سازه هایی روان شناختی هستندکه در شکلگیری اختلال هراس اجتماعی نقش مهمی ایفا کرده و منجر به پایداری نشانههای این اختلال میشوند.
کاظم برزگر بفرویی، زهرا گنجی، اعظم شیرجهانی،
جلد ۱، شماره ۱۳۸ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه: سلامت عمومی و باورهای غیرمنطقی نقش مهمی در زندگی شغلی و خانوادگی معلمان دارند و بهنظر میرسد که خود نیز تحتتاثیر شرایط کاری معلمان هستند. هدف از این پژوهش، بررسی مقایسه سلامت عمومی و باورهای غیرمنطقی معلمان مدارس استثنایی و عادی مقطع ابتدایی شهرستان یزد بود.
روش: جامعه موردپژوهش همه معلمان مقطع ابتدایی مدارس استثنایی و عادی شهرستان یزد در سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲ بود. نمونه پژوهش (۶۰نفر معلمان مدارس استثنایی و ۶۰نفر معلمان مدارس عادی) بودند که با استفاده از شیوه نمونهگیری بهترتیب سرشماری و هدفمند تعیین شدند. برای جمعآوری دادهها از ۲ابزار؛ پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ استفاده شد. پردازش دادههای پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس چندمتغیره و رگرسیون چندگانه بهروش ورود همزمان) انجام گرفت.
یافتهها: تحلیل دادهها، فرضیههای پژوهش را تایید کردند و نشان دادند که بین باورهای غیرمنطقی و سلامت عمومی معلمان مدارس استثنایی و عادی تفاوت وجود دارد (۰۰۱/۰P<). نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکیاز این بود که باورهای غیرمنطقی -انتظار بیشازحد از خود، تمایل به سرزنش و اجتناب از مشکلات- توان پیشبینی سلامت عمومی معلمان مدارس عادی و بیمسئولیتی عاطفی و کمالگرایی توان پیشبینی سلامت عمومی معلمان مدارس استثنایی را دارد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل میتوان نتیجه گرفت تغییر باورهای غیرمنطقی معلمان مدارس استثنایی میتواند به تغییر رفتار، سازگاری اجتماعی و سلامت عمومی بهتر آنها انجامد.
جهانشیر توکلی زاده،
جلد ۲، شماره ۶۶ - ( ۳-۱۳۸۶ )
چکیده
بررسی یاد شده از این پیشنهاد حمایت می کند که دارو درمانی برای کودکان با تشخیص HKD باید نخستین گام فعالیت درمانی در ترکیب با سایر مداخله های مؤثر و مناسب باشد . اگرچه ممکن است نشانه های همبود با اختلال پاسخ به دارو درمانی را تغییر دهد، برای کودکان دارای ADHD/HKD و همبودهایی از قبیل اضطراب، اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابل های اتخاذ یک رویکرد ترکیبی توصیه شده است. درمان ADHD با توجه به حضور همبودها متفاوت بوده و با تعیین اینکه کدام یک از وضعیت های همزمان باید بعنوان تشخیص اولیه در نظر گرفته شده و ابتدا درمان شود باز هم پیچیده میشود. ج) رهنمودهای دارو درمانی، نکات عمده ورود به درمان : تصمیمگیری در مورد کاربرد صرف دارودرمانی، رفتار درمانی یا یک رویکرد چند بعدی باید بر اساس شدت نشانههای ADHD و ملاکهای تشخیصی بکار رفته در یک تشخیص باشد. الگوریتم ۲ : ADHD و اختلال سلوک ( شامل ODD با نشانههای شدید پرخاشگرانه/ طغیانها) ز) هنگامی که ADHD با اختلال سلوک همبود شده است، ADHD باید به عنوان تشخیص اولیه در نظر گرفته شود مشروط بر اینکه بیمار خود یا دیگران را در معرض خطر معنیدار قرارندهد. ح) اتخاذ یک رویکرد چند بعدی در درمان؛ ضروری است: مؤثر بودن مداخلههای روانی اجتماعی در درمان اختلال سلوک نشان داده شده و باید به عنوان درمان سطح اول برای ADHD و اختلال سلوک شمرده شود.
جهانشیر توکلی زاده،
جلد ۳، شماره ۷۹ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
چون کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی فاقد کنترل محرک میباشند،اولین قدم در فرایند درمان این است که محیطی به خوبی سازمانیافته و منظم فراهم آوریم. گام بعدی،افزودن رفتاردرمانی به منظور کاهش رفتار ایذایی و برقراری رفتار جدید و انطباقیتر است و در گام سوم رفتاردرمانی شناختی مورد توجه قرار میگیرد که هدف آن افزایش خودکنترلی است،درحالیکه سازمانیافتگی محیط و رفتاردرمانی را میتوان به عنوان ابزارهای خارجی کنترل رفتار کودک نیز در نظر گرفت. در یک برنامه آموزشی،با اجرای انفرادی توسط معلم،کودکان یاد میگیرند در هنگام انجام تکلیفهای مدرسه(شبیه مسایل ریاضی)،تکالیف عملی(مثل کاردستی)و فعالیتهای اجتماعی(مثل گفتوگو با کودک دیگری در مورد اینکه چه بازی انجام دهند)رویکرد"توقف کن-فکر کن- و-عمل کن"را بکار برند. از نظام پاداش پتهای و جریمه به این صورت استفاده شده است که کودکان در زمانی که تکلیف خود را بخوبی تکمیل کنند،عکس برگردانی از چهرهای خندان و هر زمان که در انجام آن شکست بخورند،عکسبرگردانی از چهرهای غمگین دریافت میکنند. هنگامی که پسران مشغول بازی میشوند مادر ممکن است آنها را یکبار دیگر متوقف ساخته و به جان یادآور شود که سؤال سوم را از خود بپرسد:"آیا من از برنامه خود ارم استفاده میکنم؟سرانجام،سؤال چهارم عنوان خواهد شد:"کار من چطور بود؟"این مثال نشان میدهد که والدین در بسیاری از موقعیتها در تحریک و هدایت فرایندهای شناختی کودک نقش فعالی به عهده دارند.
جهانگیر کرمی، بهناز شفیعی، پریسا حیدری شرف،
جلد ۳، شماره ۱۳۱ - ( خرداد ۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بازی درمانی گروهی با رویکرد شناختی- رفتاری در اصلاح سازش نایافتگی اجتماعی دانش آموزان دختر ۸ تا ۱۵ ساله کم توان ذهنی انجام گرفت.
روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر ابتدایی کم توان ذهنی شهر کرمانشاه تشکیل می دادند. در نمونهگیری ۳۲ نفر به روش در دسترس انتخاب و سپس براساس ۲ انحراف استاندارد بالاتر در آزمون راتر،۲۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند (۱۰ آزمایش و۱۰ گواه). گروه آزمایش ۱۱ جلسه بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادههای پژوهش، پرسشنامه رفتاری راتر بود. تحلیل داده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری باعث کاهش سازش نایافتگی اجتماعی دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی و افزایش تعاملات اجتماعی آن ها شده است.
یافته ها: مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر بودن بازی درمانی گروهی در اصلاح سازش نایافتگی اجتماعی، مفید بودن استفاده از رویکرد شناختی- رفتاری و یکسان بودن نتایج مفید بازی درمانی در کودکان با سطوح ذهنی متفاوت است.
نتیجه گیری: از این رو می توان نتیجه گرفت روش بازی درمانی گروهی با رویکرد شناختی-رفتاری، در کنترل سازش نایافتگی اجتماعی نوجوانان کم توان ذهنی مؤثر است.
خانم فائزه جهان، خانم رضوان مرادی حقیقت،
جلد ۴، شماره ۱۷۶ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی والدگری مبتنی بر سازماندهی و والدگری مثبت بر بهبود مهارت های
فرزندپروری و کیفیت تعامل والد-کودک در کودکان ناشنوا در شهرستان سمنان انجام شد.
روش: این پژوهش به صورت شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان
ناشنوا و کم شنوا در سطح شهرستان سمنان در سال تحصیلی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ بود. شانزده شرکت کننده این مطالعه به صورت
تصادفی در دو گروه آزمایشی فرزندپروری مثبت ) ۸ نفر ( و مبتنی بر سازماندهی ) ۸ نفر ( منتسب شدند. شرکت کنندگان به
پرسشنامه های فرزندپروری بامریند ) ۱۹۷۳ ( و رابطه والد-فرزند پیانتا ) ۲۰۱۱ ( قبل و بعد از مداخله پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد و گروه والدگری مثبت
میانگین بالاتری نسبت به گروه والدگری مبتنی بر مهارت های سازمان دهی در مهارت های فرزندپروری و تعامل والد-کودک
دارد. بعالوه نتایج آزمون t زوجی نشان داد که تغییرات در دو گروه ا گرچه از پیش آزمون تا پس آزمون معنادار است، اما
تغییرات گروه والدگری مثبت بیشتر است.
نتیجه گیری: تعامل مادر با کودک یک امر پیچیده و چندبعدی است و باتوجه به ناشنوا بودن فرزند، این تعامل باید
از عوامل کلیدی مؤثری مانند نگرش، میزان پذیرش والدین، نحوه مدیریت و کنترل رفتار، حس شایستگی اجتماعی و
خویشتنداری، دانش و مهارت والدگری، خوش فکری والدین در تربیت کودک و ایجاد محیطی با حداقل تعارض برخوردار
باشد که در نتایج داده ها والدگری مثبت هم سویی بیشتری با این موارد داشته است.
جهانگیر خسروی شکیب، احمد محمودی،
جلد ۵، شماره ۱۳۳ - ( مرداد ۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه: ناتوانیهای یادگیری غیرکلامی یکی از جدیدترین مباحث از زیرمجموعه های ناتوانیهای یادگیری است که با توجه به ارتباط و همپوشانی برخی نشانه های آن با برخی از اختلال های طیف اتیسم (نشانگان اسپرگر) نیاز بهدقت و ارزیابی بیشتری دارد. این مقاله تلاش دارد بر نوع غیرکلامی ناتوانیهای یادگیری تمرکز کند.
نتیجهگیری: در این پژوهش پس از ارایه ویژگی های افراد با ناتوانیهای یادگیری غیرکلامی از قبیل نشانه های کلی و ویژه؛ اطلاعاتی در مورد شیوه تشخیص و ارزیابی اینگونه افراد و همچنین روش هایی برای کاهش اثرات آن هم در محیط آموزشگاهی و هم در اجتماع ارایه شده است. مقاله شامل نکته های کاربردی برای مربیان و همچنین نکته هایی برای همکاری والدین بهمنظور بهبود قابلیت اجتماعی افراد با ناتوانیهای یادگیری غیرکلامی است.
دکتر امیر قربان پور لفمجانی، خانم زینب جهانشاهی، دکتر سجاد رضائی،
جلد ۵، شماره ۱۷۷ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: زندگی با کودک با کم توانی ذهنی برای والدین به خصوص مادران در مقام مراقبان اصلی بسیار چالش برانگیز
است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تعامل والد- فرزند و نشخوار فکری مادران دارای کودک
با کم توانی ذهنی بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران
دارای کودکان با کم توانی ذهنی مراجعهکننده به مدارس استثنایی شهر رشت در سال تحصیلی ۹۹ - ۱۳۹۸ بود. از این بین
نمونه ای به صورت دردسترس به حجم ۳۰ نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شد. سپس به تصادف به دو گروه
آزمایشی ) n=۱۵ ( و گواه ) n=۱۵ ( اختصاص یافتند و پرسشنامه های تعامل والد-فرزند پیانتا ) ۱۹۹۴ ( و نشخوار فکری نولن و
هوکسما ) ۱۹۹۱ ( را تکمیل کردند. برنامه مداخله ای بر ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان براساس الگوی تنظیم هیجان
گراس ) ۲۰۰۲ ( استوار بود که توسط پژوهشگر برای مادران کودکان با کم توانی ذهنی اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده
از تحلیل کوواریانس تک و چندمتغیری پردازش شد.
یافته ها: آموزش تنظیم هیجان بر افزایش تعامل والد-فرزند و مؤلفه ی نزدیکی و کاهش مؤلفه های تعارض و وابستگی مادران
دارای کودکان با کم توانی ذهنی به طورمعنا داری مؤثر بود ) ۰۵ / P>۰ (. همچنین این آموزش بر کاهش نشخوار فکری مادران این
کودکان مؤثر بود ) ۰۱ / .)P>۰
نتیجه گیری: این نتایج، کاربردهای بالینی مستقیم و ضمنی مهمی در زمینه افزایش تعامل والد-فرزند و کاهش نشخوار فکری
در مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی از طریق آموزش تنظیم هیجان دارد.
جهانشیر توکلی زاده،
جلد ۷، شماره ۸۴ - ( ۱۰-۱۳۸۷ )
چکیده
مقاله حاضر به تفصیل به بررسی اختلال وسواس فکری- عملی کودک پرداخته است. نویسنده به جنبه های مختلف از جمله فنون ارزیابی اختلال و استفاده از روش های مصاحبه و پرسشنامه و مشاهده و مقیاس های درجه بندی شده، بحث پیرامون فنون درمانی از جمله درمان رفتاری - شناختی و ارایه مورد های درمانی و سرانجام پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی پرداخته است.
کاظم برزگر بفرویی، مرضیه میرجلیلی، اعظم شیرجهانی،
جلد ۷، شماره ۱۳۵ - ( مهر و آبان ۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه: امروزه شاهد شیوع روزافزون ناتوانیها و مشکلات یادگیری در بین دانشآموزان هستیم. این اختلالها در ۳دسته کلی اختلال خواندن، اختلال ریاضی و اختلال نوشتاری قابلتقسیم هستند که بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی دانشآموزان تاثیرگذارند. به دلیل اینکه دانشآموزان بهعنوان منابع انسانی و قشر کارآمد جامعه نقش بسزایی در آینده هر کشور بازیمیکنند، آشکار است تا چه اندازه لزوم دستیابی به روشهایی برای کاهش مشکلات رفتاری و تحصیلی در آنها ضروری به نظرمیرسد. در پژوهش حاضر از بین روشهای درمانی موجود بهطور اختصار بازیهای حرکتی، نقاشی و موسیقی مورد بررسی قرارگرفتهاند. بررسیها نشانداد بازیهای حرکتی ریتمیک در بهبود عملکرد آزمودنیها و کاهش این نوع مشکلات موثر است. این بازیها سبب افزایش مهارت حل مسئله، برنامهریزی و مهارت سازماندهی رفتاری ـ هیجانی در کودکان با مشکلات یادگیری میشد.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه نتایج نشاندادهبود استفاده از نقاشی میتواند نقش موثری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان دارای مشکلات یادگیری ازجمله پرخاشگری داشتهباشد. باید معلمان و والدین در جریان سودمندی این نوع درمان که بهطور تقریبی برای همه کمهزینه و امکانپذیر است، قراربگیرند و برای استفاده از آن آموزشها و تشویقهای لازم را دریافت کنند.