جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای بدخشان

ملاحت امانی، رقیه اسدی گندمانی، عباس نسائیان، محمدرضا وحدانی اسدی، عصمت بدخشان،
جلد ۳، شماره ۱۵۸ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: امروزه کودکانی که بهره هوشی ۸۴-۷۰ دارند در طبقه بندی کم‏توانی ذهنی قرار نمی‏گیرند. این کودکان قادر هستند در کنار سایر دانش‏آموزان عادی تحصیل کنند، اما به علت کمی رشد ذهنی قادر به فراگیری مطالب و حل مسائل همانند کودکان عادی و همسن و سال خود نیستند.
روش: هدف از این پژوهش بررسی روش های مورد استفاده برای آموزش کودکان دیرآموز در مدارس ابتدایی خراسان شمالی و ارائه راهکارهای کیفیت بخشی به آن است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان و دانش‏آموزان دیر آموز استان خراسان شمالی می‏شود. نمونه ۳۸۴ نفری با استفاده از فرمول حجم نمونه مورگان از طریق نمونه‏گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق شامل پرونده سلامت دانش آموز و  پرسشنامه محقق ساخته برای بررسی وضعیت آموزشی بودند. تعداد ۳۰۰ پرسشنامه تکمیل شده جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد.
نتایج:نتایج تحقیق حاضر  نشان  داد که ۶۷/۱۹ درصد از معلمان گزارش کردند که غیر از فعالیت های معمول کلاسی آموزش هایی را برای دانش آموزان دیرآموز ارائه کرده اند و از بین این معلمان ۳۳/۱۱ درصد اشاره کردند که از روش متفاوتی برای آموزش دانش آموزان دیرآموز استفاده کرده اند. معلمان از شیوه های مختلفی برای آموزش دانش آموزان دیرآموز استفاده کرده اند که بیشترین آنها عبارت از ارائه آموزش اضافی در ساعات تفریح و ورزش، کمک گرفتن از خانواده برای کار روی تکالیف در منزل، تدریس مباحث مربوط به پایه اول بوده است.همچنین نتایج نشان داد که عملکرد تحصیلی دانش آموزان دیرآموز در وضعیت مرزی قرار داشت.
نتیجه گیری: برای افزایش کیفیت آموزش دانش آموزان دیرآموز همه افراد دخیل که شامل سیستم آموزشی، مدیر، معلم، هم کلاسی ها و خانواده  دانش آموز و خود دانش آموز می باشد، باید در فرایند آموزش درگیر باشند.
 

صفحه ۱ از ۱