، Nashriyeh2005@gmail.com
چکیده: (3234 مشاهده)
چون کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی فاقد کنترل محرک میباشند،اولین قدم در فرایند درمان این است که محیطی به خوبی سازمانیافته و منظم فراهم آوریم. گام بعدی،افزودن رفتاردرمانی به منظور کاهش رفتار ایذایی و برقراری رفتار جدید و انطباقیتر است و در گام سوم رفتاردرمانی شناختی مورد توجه قرار میگیرد که هدف آن افزایش خودکنترلی است،درحالیکه سازمانیافتگی محیط و رفتاردرمانی را میتوان به عنوان ابزارهای خارجی کنترل رفتار کودک نیز در نظر گرفت. در یک برنامه آموزشی،با اجرای انفرادی توسط معلم،کودکان یاد میگیرند در هنگام انجام تکلیفهای مدرسه(شبیه مسایل ریاضی)،تکالیف عملی(مثل کاردستی)و فعالیتهای اجتماعی(مثل گفتوگو با کودک دیگری در مورد اینکه چه بازی انجام دهند)رویکرد"توقف کن-فکر کن- و-عمل کن"را بکار برند. از نظام پاداش پتهای و جریمه به این صورت استفاده شده است که کودکان در زمانی که تکلیف خود را بخوبی تکمیل کنند،عکس برگردانی از چهرهای خندان و هر زمان که در انجام آن شکست بخورند،عکسبرگردانی از چهرهای غمگین دریافت میکنند. هنگامی که پسران مشغول بازی میشوند مادر ممکن است آنها را یکبار دیگر متوقف ساخته و به جان یادآور شود که سؤال سوم را از خود بپرسد:"آیا من از برنامه خود ارم استفاده میکنم؟سرانجام،سؤال چهارم عنوان خواهد شد:"کار من چطور بود؟"این مثال نشان میدهد که والدین در بسیاری از موقعیتها در تحریک و هدایت فرایندهای شناختی کودک نقش فعالی به عهده دارند.
نوع مطالعه:
ترجمه (پایان پذیرفته است) |
موضوع مقاله:
اختلالات رفتاري دریافت: 1398/11/2 | پذیرش: 1398/11/2 | انتشار: 1398/11/2 | انتشار الکترونیک: 1398/11/2
ارسال پیام به نویسنده مسئول