1- ، Nashriyeh2005@gmail.com
چکیده: (3402 مشاهده)
این پژوهش شامل یک فرض پژوهش بوده که رابطهی بین افسردگی مادر و ناشنوایی فرزند را مورد بررسی قرار داده و با افسردگی در مادران کودکان عادی مقایسه شده است. روش آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل آزمون فرضیه و مقایسهی میانگین گروههای مستقل آزمون t بود. بنابر نتیجهی به دست آمده ناشنوایی فرزند به عنوان عاملی مهم در افسرده شدن مادر تأثیر داشته است. در این پژوهش سعی میشود میزان افسردگی والدین کودکان ناشنوا و عادی بررسی شود و در صورت وجود افسردگی بین مادران ناشنوایان،ارتباط افسردگی با میزان سواد،وضعیت اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی و همچنین سن ناشنوایی در کودک مد نظر قرار گیرد. در دویست سال گذشته موضوع بحث و جدل در زمینهی ناشنوایی بیشتر این بوده که چه روشی را برای ارتباط با ناشنوایان باید برگزید و یا در مورد دوستان فرد ناشنوا و یا روش ارتباطی کودکی ناشنوا با خانواده بحث شده ولی تأثیر ناشنوایی کودک بر خانوداه به خصوص بر مادر،مسأله جدیدی است که کمتر مورد بحث قرار گرفته است. پژوهشهای مختلفی در زمینهی تأثیر معلولیت کودک بر خانواده در جهان انجام شده که در این جا به دو مورد که ارتباط بیشتری با موضوع بحث ما دارد اشاره میشود: در مطالعهای دقیق هالت1دریافت بسیاری از والدین قادر به غلبه کردن بر احساسات اولیهی خود (شامل ناکامی و ناامیدی)نبودند. به همین علت مسألهی پژوهش چنین بیان شده است:آیا ناشنوایی فرزند (متغیر مستقل)بر افسردگی مادر(متغیر وابسته)تأثیر دارد؟ برای کنترل عوامل مداخلهگر،دو گروه از مادران کودکان عادی و مادران کودکان ناشنوا که تقریبا(ازنظر فرهنگ اجتماعی و اقتصادی همسطح بودند،انتخاب شدند.
نوع مطالعه:
اصیل پژوهشی |
موضوع مقاله:
آسیب دیده شنوایی دریافت: 1398/10/29 | پذیرش: 1398/10/30 | انتشار: 1398/10/30 | انتشار الکترونیک: 1398/10/30
ارسال پیام به نویسنده مسئول