1- ، Nashriyeh2005@gmail.com
چکیده: (3160 مشاهده)
در پژوهشهای پیشین،مقیاسهای به کار گرفته شده عمدتا اضطراب اجتماعی را سنجیدهاند و مقیاس به کار گرفته شده در این پژوهش،اضطراب عمومی را میسنجد،ممکن است بیمعنی بودن روابط یاد شده ناشی از عدم حساسیت مکفی خرده مقیاس اضطراب،نسبت به اضطراب اجتماعی باشد که در پژوهشهای گذشته رابطهی نیرومند و معنیداری را با جرأتورزی نشان داده است. افسردگی پاسخ قابل پیشبینی در هنگام کنارهگیری از موقعیتهای مستلزم جرأتورزی است،اما زمانی که افراد نابینا به واسطه موقعیت خاص خود از قبیل اشتغال، به ناچار با موقعیتها و روابط متعددی روبرو میشوند، باور به عدم توانایی در بیان افکار،احساسات و خواستهها میتواند فشارزا باشد که این یافته در این پژوهش به خوبی تأیید شده است. باوجوداین در میان مؤلفههای مورد بحث تنها مؤلفهی افسردگی است که توانسته در معادلهی رگرسیون بهطور معنیداری تغییرات جرأتورزی را در افراد بینا و نابینا پیشسبینی کند و این حاکی از آن است که هماهنگ با نتایج پژوهشهای پیشین،مهمترین و پایدارترین تأثیر فقدان مهارت جرأتورزی و ابراز وجود،تحریف باورهای شناختی فرد دربارهی توانایی- های خود و آغاز فرآیند افسردگی است که نهایتا باعث کاهش عزت نفس شده و این شناختهای معیوب،به صورت چرخهی ناقصی ادامه مییابد.
نوع مطالعه:
اصیل پژوهشی |
موضوع مقاله:
آسیب دیده بینایی دریافت: 1398/10/23 | پذیرش: 1398/10/29 | انتشار: 1398/10/29 | انتشار الکترونیک: 1398/10/29
ارسال پیام به نویسنده مسئول