، Nashriyeh2005@gmail.com
چکیده: (3462 مشاهده)
در دههی(1960)بازیهای آموزشی توجه بسیاری از راهبران آموزشی را به خود جلب کردند و آنها ارزش رویکرد آموزشی تجربی در افزایش انگیزه و فهم دانش آموزان در محیط های آموزشی را مورد توجه قرار دادند (لیمن سون،1999؛به نقل از بورن هید،2006). در طی دههی(1980)بیشتر پژوهشگران استفاده از بازیهای آموزشی را در کلاس مورد بررسی و تحلیل قرار دادند.و اظهار داشتند که بازیها در انتقال مفاهیم در محیط های یادگیری قدرتمند هستند و باید عناصر یادگیری مشارکتی از قبیل رقابت،تهییج،کنجکاوی، خلاقیت برای تولید یک محیط یادگیری متفاوت درون یک بازی تجربی جای داده شوند(همان منبع). همهی کودکان بازی را دوست دارند،در این میان کودکان و نوجوانان کمتوان ذهنی عمدتا به دلایل مختلف از جمله احساس گریز از کلاسها و برنامههای درسی و فعالیتهای جدی که معمولا منجر به ارزیابی و نقادی میشود،شیفتگی خاصی نسبت به بازی از خود نشان میدهند و بیشتری توان و انرژی خویش را در حال بازی به نمایش میگذارند.توجه به این ویژگی خاص، استفادهی مطلوب از موقعیتها و فرصتهای خوشایند بازی برای انتقال پیام آموزشی،به صورت مستقیم و غیرمستقیم،به شیوهی کلامی یا غیرکلامی و گسترش کنشهای شناختی،توسعهی مهارتهای حرکتی و تعمیق مسئولیتپذیری اجتماعی،از اهمیت فوق العادهای برخوردار است.ازاینرو شایسته است اولیا و مربیان همواره توجه خاصی نسبت به این امر مهم داشته باشند (افزور،1379).
نوع مطالعه:
اصیل پژوهشی |
موضوع مقاله:
كم توان ذهني دریافت: 1398/10/28 | پذیرش: 1398/10/29 | انتشار: 1398/10/29 | انتشار الکترونیک: 1398/10/29
ارسال پیام به نویسنده مسئول