%0 Journal Article %A ., . %T Not Available451 %J Journal of Exceptional Education (J Except Educ) %V 3 %N 44 %U http://exceptionaleducation.ir/article-1-1943-fa.html %R %D 2005 %K Not Available, %X والدین کودک نیز مانند آموزگاران می‌توانند با وادارکردن کودک به آواز خوندن،الگوهای وزنی گفتاری را به آنان بیاموزند از آنجایی که اغلب کودکان مبتلا به درخودماندگی، گاهی اوقات به جای صحبت کردن(عدم توانایی در صحبت)آواز می‌خوانند،درمان کننده یا موسیقی‌ درمانگرها می‌توانند از این فرصت استفاده کنند و فعالیت‌های موسیقی غیرکلامی را به صورت سیتمیک‌ بر روی گفتار شروع نمایند. اگر در بیرون از کلاس موسیقی هم این واژه‌ها را بشنود و تکرار کند،سهم مهمی در آموزش بالقوه زبان در او خواهد داشت 2lگوش کن،گوش کن،چه می‌شنوی؟(صدای نوار پخش می‌شود) من صدای آمبولانس را می‌شنوم من صدای گریه بچه را می‌شنوم من صدای تلفن کردن مادرم را می‌شنوم کودکان مبتلا به درخودماندگی همچنین با آواز خواندن و هماهنگ کردن آواز خود با ریتم،فشار روانی‌ کلامی و انعکاس جملاتی که به دنبال محو و حذف‌ تدریجی اشارات موزیکال می‌آیند،قادرند گام‌های بلندی‌ را در کم کردن گفتار یکنواخت(یکنواخت‌خوانی) بردارند. موسیقی‌ و تجربیات موزیکال انواع نامحدودی از ارتباطات را فراهم‌ می‌سازد که می‌تواند کلیدی باشد در درمان موفق اشخاص‌ مبتلا به درخودماندگی(آلوین)در سال 1975 در هنگام‌ کار با کودکان مبتلا به درخودماندگی،به آرمی آنان را برای برقراری ارتباط با دیگران به طرف محیط خارج سوق‌ می‌داد و مرحل کار او عبارت بودند از استفاده از موسیقی‌ در بین بیمار و ابزار موسیقی،بیمار و ابزار درمان‌کننده، بیمار و موسیقی،بیمار و موسیقی درمانگر،بیمار و درمانگر،بیمار و بیمار و غیره. %> http://exceptionaleducation.ir/article-1-1943-fa.docx %P 0-0 %& 0 %! %9 Review Article %L A-10-1570-485 %+ %G eng %@ 1727-3145 %[ 2005