زمینه: همواره طی سالها، تلاشهای بسیاری صورت گرفته تا بهترین و مناسبترین رویکرد برای آموزش زبان به افراد کمشنوا معرفی شود اما هنوز توافقی کلی صورت نگرفته است و این مباحث و اختلافنظرها هنوز هم در همه دنیا ادامه دارد. در کشور ما هم وضع به همین ترتیب است، با این تفاوت که بسیاری از رویکردها هرگز اجرا نشده یا با نقایص بسیار همراه است. برخی مراکز و سازمانها فقط یک روش و برخی ترکیبی از روشها را برمیگزینند. در این میان تکلیفی برای خانواده سردرگم مشخص نمیشود و متخصصان و سازمانهای مختلف هریک نظر ویژه خود را میگویند. این در حالی است که باید گزینههای مختلف برای والدین مشخص شود تا با توجه به نیمرخ تحولی و تواناییهای کودک، بهترین و مناسبترین روش برای او انتخاب شود.
روش: مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و مطالعه کتابخانهای انجام شد، به این ترتیب که اطلاعات مختلف در مورد موضوع پژوهش از منابع اطلاعاتی متفاوت شامل مقالهها، کتابهای دانشگاهی و منابع علمی داخلی و خارجی از پایگاههای معتبرجستوجوی علمی مانند مگایران، الزویر، وایلی، پابمد و موتور جستوجوی گوگل و پژوهشگر اطلاعات مربوط به بازده زمانی سالهای 2003 تا 2016، گردآوری و موردتوصیف، تبیین و بحث قرار گرفت.
نتیجهگیری: تلاش بر این است با مداخله و شناسایی بهموقع کودکان با آسیب شنوایی و دادن آگاهی از رویکردهای مختلف ارتباطی به والدین بتوان عملکرد کودک با آسیب شنوایی را همسطح عملکرد کودکان بدون آسیب شنوایی ارتقا داد. باید یادآوری شود که هیچ رویکردی بر رویکردهای دیگر برتری ندارد و بهترین رویکرد برای کودک، رویکردی است که بتواند از آن به خوبی استفاده کند و با شرایط، نیمرخ تحولی و مهارتهای ارتباطی او سازگار باشد. در این مقاله سعی شده ضمن بررسی پژوهشهای پیشین به نظرهای علمی مطرحشده در مورد رویکردهای ارتباطی پرداخته شود و رویکردهای آموزشی و توانبخشی افراد با آسیب شنوایی موردبررسی و بحث قرار گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |