زمینه و هدف: بیش از 50سال از زمانی میگذرد که ساموئل کرک، اصطلاح ناتوانی یادگیری را برای توصیف کودکانی به کار برد که هوش نزدیک به متوسط یا بالاتر از متوسط دارند. در حقیقت، این کودکان هم معما و هم متناقض هستند و بهطور معمول، این کودکان در مدرسه مشکلات بسیاری دارند. در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی در سال 2013، اصطلاح ناتوانی یادگیری به اختلال یادگیری ویژه تغییر نام یافت. در جدیدترین تعریف که در سال 2013 توسط انجمن روانپزشکی آمریکا از اختلال یادگیری ویژه به عمل آمده است، در ملاکهای تشخیصی این اختلال هم تغییراتی به وجود آمد. ملاک تشخیصی ناهماهنگی بهره هوشی و پیشرفت به علت تاخیر در شناسایی، الگوی انتظار به سوی شکست نامیده و حذف شد. از طرف دیگر، رویکرد پاسخ به مداخله جایگزین آن شد. پاسخ به مداخله یک واقعیت در کلاسهای درسی امروزی به حساب میآید که سوالهای بسیاری را به وجود آورده است.
نتیجهگیری: پاسخ به آموزش و مداخله، نوعی رویکرد بهبودبخشی تحصیلی چندمرحلهای است که حمایتهای تحصیلی و رفتاری بهنگامی را ارایه میکند. انتظار میرود به منظور غربالگری، شناسایی و تشخیص بهنگام به رویکرد نوین پاسخ به مداخله، توجه ویژهای شود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |